نمونه سوالات fبه همراه جواب درس تکنولوژی و فرهنگ استاد مومنی (قسمت اول)

دانلود PDF


1- تکنولوژی را تعریف و نظریه های تجددگرایانه را توضیح دهید

2- رابطه علم و تکنولوژی را بنویسید

3- رابطه تکنولوژی با هنر را بنویسید

4- نقش تکنولوژی در تغییرات اجتماعی و فرهنگی را توضیح دهید

5- رابطه تکنولوژی با سیاست را شرح دهید

6- نقش و کاربرد تکنولوژی در فرهنگ را بنویسید

7- مسئله علم و تکنولوژی در کشور های جهان سوم را شرح دهید

8- تکنولوژی های نوین و انسان امروزی و چالش های پیش رو را بنویسید

9- نقش تکنولوژی های پیشرفته در جهانی شدن فرهنگ

10- تحولات سریع تکنولوژی در جهان امروز را با توجه به تکنولوژی فرهنگ توضیح دهید

 

با تشکر از خانم ها حریرچیان و جوادی، پاسخ سوال های اول تا چهارم در

 

1- تکنولوژی را تعریف و نظریه های تجددگرایانه را توضیح دهید.

تکنولوژى عبارت است از دانش و مهارت‌هاى لازم براى تولید کالا و خدمات که حاصل قدرت فکرى و شناخت انسان و ترکیب قوانین موجود در طبیعت مى‌باشد و به آن فناوری گفته می شود که به تازگی در بازار آمده و قابلیت نوین ارائه می دهد .

دانشمندان در خصوص تکنولوژی به این نتیجه رسیدند که مفهوم تکنولوژی به لحاظ نوع کاربرد و دیدگاه متولیان حوزه های مختلف فرهنگی می تواند دارای استفاده های گوناگونی باشد. به عنوان مثال: یک مهندس به تکنولوژی از دیدگاه ماشین و ابزار نگاه می کند. یا برای یک اقتصاددان تکنولوژی به معنی کاهش هزینه ها و افزایش بهره وری است. برای یک مردم شناس مفهوم فرهنگی دارد که بر این اساس می توان اینگونه نتیجه گیری کرد: در نظر همه آنها هدف از تکنولوژی دگرگون ساختن محیطی است که در آن زندگی می کنند و تکنولوژی یک نگاه و نگرشی است که به نقش تعیین کننده در خصوص پدیده ها در مقیاس های مختلف به بحث و بررسی می پردازند..

2- رابطه علم و تکنولوژی را بنویسید.

تکنولوژی نه علم محض است و نه فن مطلق. تکنولوژی کاربرد علم در حوزه فنون و مهارتهای کاربردی است که در قالب اصول و قواعد و موازین علمی –کاربردی مربوط به پدیده هاست دانش فنی و یا روش ها و فنون مربوط به بهره برداری گوناگون از آن پدیده شناخته و تعریف شده را در زمینه های متنوع ولی مرتبط جستجو کرده و به چطوری و چگونگی های آنها پاسخ های علمی و امکان پذیر می دهد . از این رو می توان اظهار داشت که تکنولوزی منتج از علم است در حالی که این نتیجه پس از رشد و تکامل می تواند در اختیار حوزه های مختلف همان علم و دیگر زمینه های علم قرار گیرد . این بدان معنی است که گسترش دامنه های کاربردی علوم موجب رشد و کمال تکنولوژی شده ما حصل آن به عنوان ابزار و راه و روش های موثر تر و مناسب تر در جهت توسعه مرزها و حوزه های علوم مختلف به کار گرفته می شود. تکنولوژی یکی از خصیصه های فرهنگی زیر بنایی انسان است که برای موثر بودن می بایست با انسان هماهنگی کامل داشته باشد .

3- رابطه تکنولوژی با هنر را بنویسید

ما معمولاً از هنر، کارآزمودگی و مهارت در ارائه‌ی چیزی یا تقلید از آن را انتظار داریم یا در تبیین آن به قوه‌ی ابداع و نبوغ و ابتکار و به اصطلاح خلاقیت هنرمند متوسل می‌شویم. در مواردی هم منظور ما از هنر، صرف آثار هنری است. تعابیر و تلقی‌های دیگری هم داریم که در همه‌ی آنها یا هنر را به هنرمند ربط می‌دهیم یا به اثر هنری. در همه‌ی این موارد حقیقت هنر پوشیده می‌ماند. مسئله در مورد تکنولوژی هم همین‌طور است و ما معمولاً از تکنولوژی روش تولید ماشین‌ها و ابزارهای فنی یا ادوات و وسایلی را که برای رسیدن به اهداف و رفاه به کار گرفته می‌شود انتظار داریم. در این صورت، به تأملات جامعه‌شناسانه، اقتصادی، اخلاقی، سیاسی و نظایر آن بسنده می‌کنیم و از حقیقت تکنولوژی پرسش نمی‌کنیم. اما اگر به این مسئله توجه کنیم که لفظ تکنولوژی (technology  ) برگرفته از واژه‌ی تخنه‌ی (techne) یونانی است و «آنها هنر، به معنای درست کلمه، و اثر هنری را تخنه می‌نامیدند»، مناسبت و بستگی میان هنر و تکنولوژی تا اندازه‌ای روشن می‌شود.

به طور مثال، انسان امروزی چه با قلم مو و رنگ و بوم نقاشی بکشد و چه با بهره گرفتن از ابزار امروزی با کد و رمز، آن را ایجاد کند، هدف اصلی او انتقال احساس و اندیشه است، نه چیز دیگر. تکنولوژی پیشرفته امروزی در خدمت هنرمند است تا او بتواند با استفاده از آن، اندیشه و احساس خاص خود را به بهترین وجه ممکن با دیگران در میان گذارد. در نتیجه، ممکن است اندیشه نهفته در یک اثر خلق شده توسط ابزار سنتی، همان اندیشه نهفته در اثری باشد که با بهره‌گیری از تکنولوژی پیشرفته، پدید آمده باشد.

شاید تکنولوژی، قابلیت هایی را برای هنرمند به ارمغان آورد که شیوه های سنتی در آن ناکارآمد باشد؛ ولی در نهایت، این اندیشه و احساس است که مخاطب را تحت تأثیر خویش قرار می دهد. ابزار نوین هنرمند شاید مخاطبان یک اثر را به اعجاب آورده و مقهور خویش سازد، ولی او در نهایت، از اندیشه و احساس موجود در اثر، بهره خواهد برد، که بی شک شعار مکتبی خاص بوده که خالق اثر در پی انتقال آن است.

4- نقش تکنولوژی در تغییرات اجتماعی و فرهنگی را توضیح دهید.

چگونگی تاثیرگذاری تکنولوژیهای ارتباطات در شیوه زندگی فردی و نظامهای اجتماعی به معنی پیوند خوردن تکنولوژی با شیوه های زندگی افراد و هویت ملی آنها و تغییرات پیامدهایی که به واسطه پذیرش و به کارگیری تکنولوژیهای پیشرفته در یک کشور اتفاق می افتد تکنولوژیهای اجتماعی گفته می شود.

تکنولوژیهای اجتماعی به گونه ای عمل می نمایند که فعالیت های مردم و تغییرات و پیامدهای اجتناب ناپذیر آن در یک نظام اجتماعی به وجود می آید و در چارچوب دگرگونی تکنولوژیک مفهوم آن با پذیرش یک رسانه خاص و تعبیر پیام ارسالی از سوی مردم و نظام اجتماعی مشخص می شود که این امر تغییرات عمده ای را به دنبال خواهد داشت هرچند که ممکن است نامحسوس و حتی اثرگذاری آن برای یک نسل هم اتفاق نیفتد.

با توجه به پذیرش تکنولوژیهای اجتماعی کارکردهای آن را می توان در 3 محور دسته بندی نمود:

اول اینکه با الگوهای وجود کنش های متقابل انسانی سازگار بوده و در نظام های اجتماعی پذیرفته شده باشند.

دوم در صورتی که تغییرات تکنولوژی از سوی مردم یک کشور پذیرفته شود باید خود را با فرهنگ، سنتها و ارزشهای اجتماعی مطابقت دهد و در غیر این صورت تغییراتی را در سطح نظام های اجتماعی به وجود خواهد آمد.

سوم اینکه برای برخورد و کنار آمدن با دگرگونی ارتباطی و تکنولوژیهای اجتماعی بایستی از صلاحیت و شایستگی اجتماعی مناسب برخوردار باشند و این صلاحیت ها و شایستگی های اجتماعی دارای ابعاد و اثرات اجتماعی هستند که آنها را می توان اینگونه بیان نمود:

1-         تاثیر ارزشهای فرهنگی بر رسانه های ارتباطی

   2- تاثیر تکنولوژی ارتباطات به عنوان یک عامل مجزا بر ارزشهای فرهنگ

   3- تاثیر محتوای رسانه ها و ارزشهای فرهنگی

عناصر اصلی تکنولوژی اجتماعی عبارتند از:

1- فرآیند: فرآیند تکنولوژی اجتماعی ادغام جنبه های اجتماعی در شیوه زندگی افراد و نظام اجتماعی است.

2- پذیرش: پذیرش تکنولوژی یک تصمیم گیری اجتماعی است و به همین دلیل پیامدهای آن نیز اجتماعی می باشد.

3- قالب ها: تکنولوژی های اجتماعی اشکال و قالب های گوناگونی دارد که عملکرد جنبه های تکنولوژی از طریق آنها بیان می شود.

4- ضرورتها: ضرورت تکنولوژی اجتماعی در جوامع مختلف و در طی دوره های مشخص ظهور و بروز خواهد کرد.

5- استراتژی: استراتژیهای تکنولوژی های اجتماعی در اغلب کشورهای در حال توسعه مبتنی بر توسعه و پذیرش آن در جوامع روستایی و همچنین در میان اقشار و گروههای اجتماعی می باشد.

فردی:

چگونگی تاثیر تکنولوژیهای ارتباطی بر شیوه زندگی فردی از نظر کیفیت زندگی روابط و فعالیت های روزمره، رشد و آگاهی و بهره گیری از اوقات فراغت

 با توجه به نحوه ساخت و تاسیس و راه اندازی تجهیزات و زیر ساختهای تکنولوژی و همچنین چگونگی کاربرد استفاده آن در کشورهای توسعه یافته و پیشرفته با کشورهای در حال توسعه تفاوت می باشد. کشورهای توسعه یافته دسترسی کامل به ساخت و راه اندازی و نحوه استفاده از تجهیزات تکنولوژی جدید را توأمان و به شکلی متوازن و هم سطح پیدا کرده اند. یعنی که همزمان با ساخت و تولید تجهیزات و تکنولوژیهای جدید چگونگی به کارگیری آنها در جهت رفع نیازمندیها و خدمات رسانی به مردم سرزمین خود بر اساس اهداف و سیاستهای اتخاذ شده حرکت کردند. این در حالی است که در کشورهای در حال توسعه بین سخت افزار (تجهیزات، تاسیسات، زیرساختها) و نرم افزار (نحوه کاربرد و بکارگیری آن تجهیزات) همخوانی وجود نداشته و در یک جهت متوازن رشد و توسعه پیدا نکردند. ممکن است که این کشورها به تکنولوژیهای پیشرفته دسترسی پیدا کرده باشند ولیکن به دلیل اینکه چگونگی کاربرد و نحوه استفاده مطلوب از آن را بر اساس اولویت ها و اهداف برای خود ترسیم نکرده اند در این راستا با مشکلات و موانع و محدودیت هایی روبرو گردیده اند. کشورهای در حال توسعه صرف اینکه به مدرنیزه کردن و دسترسی به تکنولوژیهای پیشرفته باشند بایستی به مباحث نرم افزاری آن دقت کافی داشته باشند. به تعبیر دیگر امروزه وضعیت توسعه و پیشرفت در یک کشور مترادف است با قابلیت های تکنولوژیی که در آن کشور موجود است به این مفهوم که کشورهایی که به طور گسترده و وسیع از پیشرفت های تکنولوژی برخوردارند به عنوان توسعه یافته (از جمله کشور ژاپن، کشورهای اروپایی، روسیه،امریکا) محسوب گردیده و کشورهایی که به این قابلیت های تکنولژیکی دسترسی کامل پیدا نکردند تحت عنوان کشورهای کمتر توسعه یافته یا توسعه نیافته که شامل کشورهای آفریقایی، امریکای جنوبی، جنوب شرق آسیا محسوب می گردند.

بعد از جنگ جهانی دوم، تغییرات و تحولات وسیع و گسترده ای به ویژه در روابط میان کشورهای استعمارگر و استعمار شده به وجود آمد بعد از آنکه متفکران و روشنفکران کشورهای در حال توسعه و جهان سوم در یک فرایند طولانی سعی و خطا، متوجه شدند که الگوی توسعه غربی، نمی تواند پاسخگوی دردها و نیازهای آنها باشد و نمی تواند به توسعه یافتگی بینجامد، به سوی سیاست "توسعه ی درون زا" روی آورند. در این خط مشی، به جای ا لگو گرفتن از فرهنگ مغرب زمین، بر فرهنگ و ارزش های خودی، بومی و ملی به عنوان نقطه آغازین هرگونه حرکت روبه جلو تاکید شده و الگوی توسعه غربی، یک الگویی وارداتی شمرده شد. از آن زمان به بعد، فرهنگ آهسته آهسته در کانون توجه متفکران و برنامه ریزان جهان به ویژه در کشورهای در حال خیز قرار گرفت.

تغییرات اجتماعی در تمامی شئون زندگی اجتماعی اتفاق می افتد و بر هر دو وضعیت یعنی : کنش های اجتماعی متقابل ( روابط اجتماعی ) و ساختارهای بزرگتر نهادهای اجتماعی ما تأثیر می گذارند. مثلاً ملاحظه این که پیشرفت های بنیادی و فن آوراند چه اندازه ساختار کار و اشتغال را تحت تأثیر قرار داده است خود به تغییرات اجتماعی برمی گردد. بعضی از ناظرین اجتماعی نیز عقیده دارند که در حال حاضر اغلب جوامع بشری در حال ورود به عصر جدیدی از تاریخ هستند و در آن جامعه به ساختارهای جدیدی دست می یابد . همان طور که موتور محرکه و پیدایش ماشین نیروی انسانی وابسته به زمین و کشاورزی را کاهش دارد و آن را به کارخانه ها رهنمون ساخت>خودکار شدن ( اتوماسیون ) و الکترونیک ( راتیکس ) هم خود تغییری در تخصصها به وجود آورد و طی آن نیروی انسانی دوباره از کارخانه به دفتر و اداره و مراکز اطلاعاتی منتقل شد.

بشر با آغاز و شروع انقلاب صنعتی، تاثیرات این انقلاب را بر روی افراد، خانواده، روحیات، طول عمر، مرگ و میر، آلودگی محیط زیست، تغذیه و ... ملاحظه کرد و به نسبت دچار تغییرات و مشکلاتی شد؛ مثلاً، یک فرد به عنوان یک کارگر کارخانه اعتماد به نفس خود را از دست داد و در اختیار خود نبود و کم کم دچار بی انگیزگی در خلاقیت شد و بعضاً حق اعتراض هم نداشت. به عبارتی، او تابع ضوابط ماشینی و کارخانه و در مجموع رابطه کارگر و کارفرما شد.

هر جامعه ای دارای تاریخچه مربوط به خود است و تقریبا هیچ جامعه ای نیست که از آلوده شدن به تغییر در امان مانده باشد. در حالی که بعضی از تغییرات از درون و در چارچوب فرهنگ خودی است . بعضی دیگر محصول ابتکارات بیرونی و خارجی است و به طور مستقیم یا غیرمستقیم از عوامل و عناصر بیرونی الهام و نشأت می گیرد. همین طور بعضی از تغییرات برنامه ریزی شده و هدفدار و بعضی دیگر برنامه ریزی نشده و بدون هدف هستند، بعضی از تغییرات یک بار اتفاق می افتد و بعضی دیگر به کرات اتفاق می افتد. بعضی از تغییرات اگر چه در یک بعد از فرهنگ ظاهر می شود ولی در اجزاء دیگر اشاعه می یابد، در حالی که بعضی تغییرات دیگر قابل اشاعه نیست.