نمونه سوالات به همراه جواب درس توسعه فرهنگی استاد مومنی (قسمت اول)

دانلود PDF

1- مفهوم توسعه و توسعه فرهنگی از نظر یونسکو   

2- نقش قومیت و تعدد فرهنگی در توسعه   

3- توسعه فرهنگی و فرهنگ توسعه را شرح دهید    

4- نقش تغییرات اجتماعی در توسعه فرهنگی 

5- اهمیت و نقش و رسالت روشنفکران و هنرمندان در توسعه فرهنگی   

6- رابطه توسعه فرهنگی و میراث فرهنگی

7- نقش اطلاع رسانی نوین در توسعه فرهنگی    

8- منظور از نقش دوگانه مذهب در توسعه فرهنگی چیست؟    

9- نقش روشنفکران دینی در توسعه فرهنگی را توضیح دهید   

10- توسعه و مدرنیسم و ارتباط آنها با توسعه فرهنگی را توضیح دهید     

11- اندیشه های اجتماعی و روابط آنها با توسعه فرهنگی را توضیح دهید     

12- مسائل فرهنگی معاصر و جامعه ایران را توضیح دهید    


با تشکر از خانم ها تکلو، رحیمی و ذوالقدر پاسخ سوال های اول تا ششم در

1- مفهوم توسعه و توسعه فرهنگی از نظر یونسکو    

توسعه در واقع چیزی جز بهبود در برخورداری ها و مناسبات اجتماعی ، اقتصادی ، سیاسی و فرهنگی نیست به عبارت دیگر هرگونه رشد و شکوفایی و تکامل در عرصه های مختلف حیات بشری ، توسعه نامیده می شود دستیابی به توسعه یکی از آرمان های همه جوامع توسعه نیافته  و در حال توسعه است. سازمان جهانی یونسکو نیز توسعه فرهنگی را چنین تعریف نموده است: « توسعه  وپیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه با هدف تحقق ارزشهای فرهنگی، به صورتی که با  وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد  .»

با تشکر از خانم تکلو

سازمان جهانی یونسکو توسعه فرهنگی را چنین تعریف نموده است:

توسعه: «توسعه یعنی بهبود شرایط زندگی برای همگان و توسعه به هر شکل و به هر نوع باید نیازهای اساسی آحاد ملت را برآورد»

توسعه فرهنگی: « توسعه و پیشرفت زندگی فرهنگی یک جامعه با هدف تحقق ارزشهای فرهنگی، به صورتی که با وضعیت کلی توسعه اقتصادی و اجتماعی هماهنگ شده باشد.» در این تلقی، توسعه فرهنگی بُعدی از ابعاد توسعه در جامعه خواهد بود که با ابعاد مادی توسعه، رابطه ای تعاملی خواهد داشت.

با تشکر از خانم ذوالقدر

2- نقش قومیت و تعدد فرهنگی در توسعه    

ایراناسلامی از جمله کشور هایی است که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خودبرخوردارند. با این تفاوت که در اغلب کشور های پلی ژنیک همانند کانادا،آمریکا، و کشورهای اروپایی، همبودی قومی محصول مهاجرت اقوام مختلف به اینکشورها است ولی ایران جزء معدود کشورهایی است که اقوام مختلف همگی بومی اینسرزمین اند و ذاتا به ایران و سرزمین خود دلبستگی و تعلق خاطر دارند. 

یکیاز موضوعات مهم و مسئله ساز در منطقه خاورمیانه عدم انطباق مرزهای سیاسیبا مرزهای قومی و فرهنگی است. مرزهای سیاسی کشورمان نیز بگونه ای است کهاقوام ترک، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن در دو سوی آن واقع شده اند. و برخی ازاین اقوام در دو، سه و حتی چهار کشور گسترش یافته اند.

امتدادگسترش مرزهای قومی فراتر از مرزهای سیاسی همواره زمینه هایی را برای تأثیرو تأثر متقابل این اقوام از تحولات فرامرزی فراهم ساخته و گاها قدرتهایبزرگ و فرامنطقه ای بدینوسیله امنیت کشورها را نیز به مخاطره انداخته اند.

بررسیچالشهای قومی یکصد ساله اخیر بیانگر این واقعیت است که کشورهایی چونروسیه، انگلیس، و آمریکا در ورای منازعات قومی در صدد تضعیف حکومت هایمرکزی ووابستگی بیش از پیش آنها به خود بوده اند.

حکومتو مدیریت بر ملتهای پلی ژنیک هر چند ویژگی و توانمندی خاصی می طلبد اما بهموضوع گوناگونی قومی نمی بایست همواره به دیده تهدید نگاه کرد بلکه تنوعقومی و تکثر فرهنگی فرصت های فراوانی را نیز فرا روی حکومت ها قرار می دهدکه در صورت شناخت و برنامه ریزی برای آن کارایی و اقتدار حکومت ها راافزایش می دهد و حوزه تأثیر آن را نیز از مرزهای سیاسی فراتر می برد.

ازاین رو شایسته است با اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش مخاطرات و تهدبدات ناشیاز تنوع قومی در کشور؛ با دیدی جامع، هویت پلی ژنیک کشور را به عنوانفرصتی مغتنم در نظر گرفت

با تشکر از خانم تکلو

به نظر بسیاری از جامعه‌شناسان جامعه ایرانی جامعه‌ای است تلفیقی از قومیت‌ها (کرد، لر، ترک، فارس و...) و خرده‌فرهنگ‌های مختلف، که این امر باعث تنوع قومیتی و فرهنگی گردیده است که اصطلاحاً به آن جامعه موزائیکی می‌گویند. اگر چه این امر مشکلات اجتماعی بوجود می‌آورد اما این تنوع فرهنگی و قومیتی می‌تواند به عنوان یک فرصت طلایی برای توسعه محسوب شود. زیرا این تفاوت‌ها، خواستگاهی برای ظهور انواع صنایع دستی یا فرهنگی است. هرکدام از این صنایع فرهنگی جلوه‌ای خاصی از فرهنگ رایج و متداول در همان قوم و قبیله است و توجه همه‌جانبه به آن علاوه بر اشتغال، کسب درآمد و کمک مالی به بنیه خانوار در سطح خرد از سوی دیگر می‌تواند باعث ترویج و شناسایی فرهنگی (در سطح ملی و فراملی) و کسب درآمد در سطح کلان برای اقتصاد کشور گردد (صادرات). با توجه به مطالب فوق، تنوع قومیتی و فرهنگی می تواند به عنوان یک فرصت برای توسعه کشور در نظر گرفته شود.

با تشکر از خانم ذوالقدر

3- توسعه فرهنگی و فرهنگ توسعه را شرح دهید    

از تعبیر توسعه فرهنگی چنین نتیجه میشود که قرار است فرهنگ توسعه پیدا کند اما از تهبیر فرهنگ توسعه این نتیجه کاملا متضاد و متفاوت است که باید برای رسیدن به توسعه فرهنگ،ان را ابتدا ایجاد کرد.نتیجه فرهنگ توسعه رسیدن به افاق متعارفی است که جهان امروز متوجه ان است و نتیجه جزِء با حفظ وضع موجود نمیتوان به امن رسید و اما توسعه فرهنگ را جزءبا نفی وضع موجود نمیتوان حاصل کرد

با تشکر از خانم رحیمی

مفهوم «فرهنگ توسعه» ناظر است به شکل اقتصادی توسعه اقتصادی – اجتماعی جوامع و توسعه فرهنگی یعنی فراهم آوردن شرایط و امکاناتی برای آحاد افراد جامعه تا به شاخص های رشد فرهنگی جامه عمل بپوشانند.

«توسعه فرهنگی» یعنی ارتقاء و اعتلای زندگی فرهنگی در جامعه ، یعنی دستیابی به ارزشهای متعالی فرهنگی. در مقوله «فرهنگ توسعه»، فرهنگ هدف نیست آنچه هدف و غایت برنامه و فعالیت است، توسعه و مشخصه های توسعه یعنی تولید، بهره وری، بالا رفتن درآمد سرانه و رشد اقتصادی جامعه است. اما در رویکرد توسعه فرهنگی توسعه انسانی و داشتن انسانهای پویا ، سرزنده ، آگاه ،درست کردار ، ارزشگرا و .... اهداف اصلی توسعه قرار می گیرند.

با تشکر از خانم ذوالقدر

4- نقش تغییرات اجتماعی در توسعه فرهنگی 

هر جامعه ای دارای تاریخچه مربوط به خود است و تقریبا هیچ جامعه ای نیست که از آلوده شدن به تغییر در امان مانده باشد. در حالی که بعضی از تغییرات از درون و در چارچوب فرهنگ خودی است . بعضی دیگر محصول ابتکارات بیرونی و خارجی است و به طور مستقیم یا غیرمستقیم از عوامل و عناصر بیرونی الهام و نشأت می گیرد. همین طور بعضی از تغییرات برنامه ریزی شده و هدفدار و بعضی دیگر برنامه ریزی نشده و بدون هدف هستند، بعضی از تغییرات یک بار اتفاق می افتد و بعضی دیگر به کرات اتفاق می افتد. بعضی از تغییرات اگر چه در یک بعد از فرهنگ ظاهر می شود ولی در اجزاء دیگر اشاعه می یابد، در حالی که بعضی تغییرات دیگر قابل اشاعه نیست  . 

فرهنگ ضرورتاً ابزار انطباق است و هیچ فرهنگی ثابت نیست بلکه در شرایط و تحت تأثیر عامل زمان عناصری از آن تابع تداوم و تغییر است. ارزش های فرهنگی منعکس کننده هر دو نوع عنصر هستند. تغییرات اجتماعی، تغییرات فرهنگی را نیز همراه، قبل یا پس از تغییرات ارزشی ایجاد می کند. به عبارت دیگر، جریان نوسازی، توسعه اقتصادی و تغییرات اجتماعی مسایل تضاد و همنوایی بین ارزش های سنتی و مدرن می بایست مورد توجه نظام برنامه ریزی قرار گیرد  

با تشکر از خانم رحیمی

فرهنگ ضرورتاً ابزار انطباق است و هیچ فرهنگی ثابت نیست بلکه در شرایط و تحت تأثیر عامل زمان عناصری از آن تابع تداوم و تغییر است. ارزش‌های فرهنگی منعکس کننده هر دو نوع عنصر هستند. تغییرات اجتماعی، تغییرات فرهنگی را نیز همراه دارد. به عبارت دیگر، جریان نوسازی، توسعه اقتصادی و تغییرات اجتماعی مسایل تضاد و همنوایی بین ارزش های سنتی و مدرن باعث تغییر در توسعه فرهنگی جامعه می‌شود.

تغییرات اجتماعی در تمامی شئون زندگی اجتماعی اتفاق می افتد و بر هر دو وضعیت یعنی روابط اجتماعی و ساختارهای بزرگتر نهادهای اجتماعی ما تأثیر می گذارند. مثلاً توجه به این که پیشرفت های بنیادی و فنآورانه چه اندازه ساختار کار و اشتغال را تحت تأثیر قرار داده است، خود به تغییرات اجتماعی برمی‌گردد. بعضی از ناظرین اجتماعی نیز عقیده دارند که در حال حاضر اغلب جوامع بشری در حال ورود به عصر جدیدی از تاریخ هستند و در آن جامعه به ساختارهای جدیدی دست می یابد . همان طور که موتور محرکه و پیدایش ماشین، نیروی انسانی وابسته به زمین و کشاورزی را کاهش دارد و آن را به کارخانه ها رهنمون ساخت، خودکار شدن ( اتوماسیون ) هم خود تغییری در تخصص ها به وجود آورد و طی آن نیروی انسانی دوباره از کارخانه به دفتر و اداره و مراکز اطلاعاتی منتقل شد.

با تشکر از خانم ذوالقدر

5- اهمیت و نقش و رسالت روشنفکران و هنرمندان در توسعه فرهنگی 

   هنرمندان :
هنرمندان بخشی از نخبگان هستند و تأثیر آن¬ها در فرهنگ جامعه، به دلیل اینکه با احساسات و عواطف افراد سر و کار دارند، بارزتر و سریع¬تر است.

¬آحاد جامعه از بدو تولد در معرض فرهنگ پیرامون خود قرار می¬گیرند و ابتدا از خانواده و سپس از جامعه تأثیر می¬پذیرند و آموزش می¬بینند. در این مسیر، تولیدات هنری متنوع در قالب-های مختلف که از طریق حواس با مخاطب ارتباط برقرار می¬نمایند، بخشی از فرآیند فرهنگ¬سازی را انجام می¬دهند. این آثار از یک سو، به مخاطب جهت فکری و روش زندگی را القا می¬کنند و از سوی دیگر، ممکن است باعث تولید ایده¬های جدید شوند که این ایده¬ها هم می¬توانند در آثار هنری بعدی متجلّی گردند. حال اگر جامعه در کلیت خود رویکردی ارزشی و انسانی داشته باشد، می-توان انتظار داشت که آثار هنری آن هم حاوی ایده¬هایی از این دست باشند. عکس این موضوع هم تا اندازه¬ای درست است؛ یعنی اگر محتوای آثار هنری هنرمندان یک جامعه، رویکرد ارزشی و انسانی داشته باشند، می¬توان گفت که فرهنگ مردم آن جامعه، واجد چنان ویژگی هایی است.

روشنفکران

بر کسی پوشیده نیست که انقلاب اسلامی ایران پیش  از هر چیز محصول ائتلاف، همدلی و وحدت جریان روشنفکری دینی و روحانیت بوده است  . منظور از جریان روشنفکری دینی، طیفی از گرایش‌های مذهبی نیم قرن اخیر است که از نسل  پیشکسوتان نوگرایی دینی پس از رویدادهای شهریور 20 با محوریت فکری شادروان مهندس  مهدی بازرگان و دکتر سحابی شروع می‌شود و تا نسل پرشور و تحول‌طلب دهه پنجاه با  محوریت فکری زنده یاد دکتر علی شریعتی امتداد می‌یابد. و منظور از روحانیت طیفی از  جریان‌هایی است که علی‌رغم تنوع مشرب‌ها و رویکردهای فکری صف واحدی در قبال نظام  دیکتاتوری سلطنت پهلوی تشکیل می‌دهند. آیت‌الله‌العظمی منتظری، مرحوم آیت‌الله  طالقانی، استاد شهید مطهری، استاد محمدرضا حکیمی و شهید بهشتی از نامداران و  پاسداران اقالیم تجدید حیات تفکر دینی هستند که با محوریت و نقش بی‌نظیر امام خمینی  راه قیام توده‌های مردم را هموار کرده و با بسترسازی جریان روشنفکری دینی تحولی به  عظمت انقلاب اسلامی رقم می‌زنند 

با تشکر از خانم رحیمی

6- رابطه توسعه فرهنگی و میراث فرهنگی

میراث فرهنگی ابزارزنده ماندن فرهنگ در رونده شتابنده جهانی شدن است در این میراث در فرایندی درونی تاکید بر پیشینه ها اداب و رسوم و غیره..دارد و میکوشد سدی عدم تغییر فرهنگ به فرهنگ بیگانه ایجاد کند و در فرایند بیرونی به تبلیغ فرهنگ خود با تاکید بر مزیت ها و نقاط قوت میپردارد ودر مجموع میراث فرهنگی در این کارکرد به توسعه فرهنگی می انجامد 

با تشکر از خانم رحیمی