خانمها (فهیمه رحیم طایفه و سمیه رفیعی)

سیاست فرهنگی استرالیا

 

مقدمه

از کشور استرالیا اغلب به عنوان بزرگترین جزیرة جهان (یا کوچکترین قارة جهان) یاد می شود. مساحت این کشور بالغ 848/686/7 کیلومتر مربع میباشد. کشور استرالیا از غرب با اقیانوس هند، از شرق با اقیانوس آرام، از جنوب با اقیانوس جنوبی و از شمال با مناطق تامور، آرافدرا و دریای کورال هم مرز است.

اکثر مناطق کشور به ویژه نواحی مرکزی به علت وجود صحرای بزرگ شن، صحرای گیسبون و صحرای ویکتوریا خالی از سکنه میباشد. طبق آخرین آمار بدست آمده در سال 1996 جمعیت این کشور تقریباً بر 18 میلیون نفر بالغ میگردد. بیشتر جمعیت کشور در شهرهای ساحلی متمرکز بوده و تراکم متوسط جمعیت در هر کیلومتر 2 نفر است. حداقل 75 درصد جمعیت کشور را انگلیسیها تشکیل میدهند یعنی تقریباً هر شخص انگلیسی یک خویشاوند و یا دوست خانوادگی در استرالیا دارد. علاوه بر انگلیسیها، سایر ملیتهای اروپایی و غیراروپایی درصد بالایی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند از اینرو وجود ملیتهای مختلف سبب ایجاد نژادهای زنده، پویا و آمیختگی و تنوع فرهنگی در کشور استرالیا گردیده است. مردم استرالیا هر ساله در روز 26 ژانویه جهت یادآوری پایه ریزی اولین مستعمره بوتانی بای در سال 1788 این روز ملّی را جشن میگیرند. کشور استرالیا دارای حکومت فدرالی بوده و از تعداد 6 ایالت تحت عناوین وسترن، تاسمانیا، ویکتوریا، نیوساوثولز، کوئینزلند و قلمرو شمالی و قلمرو Australian capital  تشکیل یافته است.

 

» دستورالعمل های کلی سیاست فرهنگی

کشور استرالیا از قوانین ویژه ای در خصوص فرهنگ و سیاستهای فرهنگی چه در سطوح فدرال و چه در سطوح دولتی برخوردار نمیباشد و این در حالی است که احزاب سیاسی کشور در اتخاذ سیاستهای خود از مهمترین جنبه های سیاست توسعه فرهنگی بهره میبرند. سیاست کلی دولت استرالیا به تدوین لوایح قانونی جهت نیل به اهداف فرهنگی پرداخته و به عوض تخصیص مستقیم بودجة فرهنگی به مراکز و ارگانهای فرهنگی به ارائه پارامترهایی در جهت اجرای فعالیتها و پروژه های فرهنگی مبادرت می نماید. از آنجائیکه به رسمت شناختن حقوق اقلیتهای فرهنگی و قومی ساکن کشور در سالهای اخیر مورد تأکید قرار گرفته از این رو سیاست ملّی بر حفاظت از چندگانگی فرهنگی و تنوعات قومی تأکید دارد. وجود تنوعات قومی در جامعة استرالیایی، تنوعات فرهنگی و اقتصادی را نیز به همراه داشته است. پس از جنگ جهانی دوم، کشور استرالیا از جایگاه ویژه ای در برقراری ارتباطات آسیایی و انعقاد قراردادهای اقتصادی و سیاسی به ویژه با کشورهای هند، جنوب شرق آسیا و ژاپن برخوردار گردید

ورود مهاجرین اروپایی به کشور سبب گردید تا اکثریت قریب به اتفاق شهروندان استرالیایی علاقة وافری به فعالیتهای فرهنگی و آداب و رسوم فرهنگی اروپای مرکزی پیدا کنند. این مسأله با مهاجرت گستردة مهاجرین اروپایی (پس از جنگ جهانی دوّم) بالا گرفت که خود باعث پذیرش ارزشهای فرهنگی متنوع تری در جامعه گردید. دولت استرالیا و وزارت فرهنگ کشور از طریق برقراری ارتباطات فرهنگی با همسایگان آسیایی و جزایر اقیانوس آرام ارتباطات خود را افزایش داده و پیآمد این امر سست شدن روابط این کشور با کشور انگلستان بوده است.

به دنبال این نگرش دولت استرالیا از طریق وزارت امور خارجه به اتخاذ سیاستهای مهاجرت جهت جذب مهاجرین جوان تحصیلکرده و دارای مهارت شغلی مبادرت می نماید. اتخاذ چنین سیاستهایی به نوبة خود از کشور استرالیا به واسطة برخورداری از ملیتهای گوناگون و تنوع فرهنگی کشوری منحصربه فرد ساخته است. در حال حاضر در این کشور ملیتهای متنوعی نظیر ایتالیاییها، اسکاتلندیها، ایرلندیها، یونانیها، تایلندیها، ژاپنیها و لبنانیها به چشم میخورند.

 

علاوه بر جذب مهاجرین خارجی و تقویت صنعت توریسم کشور که در زمرة اصلیترین سیاستهای دولت در جهت ارتقاء فرهنگ جامعه به شمار میرود. توجّه هر چه بیشتر دولت به حمایت از جمعیت ساکنین بومی (Aboriginals) کشور معطوف گردیده است چرا که مقامات دولتی دریافته اند که افراد بومی استرالیایی پیش از اینکه جزو انسانهای اولیه باشند از جوامع سوفسطایی متمایزی برخوردار بوده اند.

 

در طول 20 سال اخیر دولت استرالیا، وزارت فرهنگ و سازمان جهانگردی کشور تلاش نموده اند که به جمعیت بومیهای کشور کمک کنند امّا این حقیقت را نمی شود نادیده انگاشت که وحشت و بیزاری 200 سالة ساکنین بومی کشور به راحتی قابل جبران نمیباشد. جمعیت افراد بومی کشور در ابتدا بر 1000000 نفر بالغ میگردیده اما امروزه پس از گذشت 200 سال جمعیت این افراد به 000/100 نفر کاهش پیدا کرده است و این خود سبب گردیده تا مردم بومی از زمینه های تاریخی و فرهنگی ملی جدا شده و حس انزواطلبی و بدبینی نسبت به دولت داشته باشند. در این راستا و جهت برطرف نمودن چنین بدبینیها و چنین فضایی دولت استرالیا پس از رسیدگی به امور مهاجرین خارجی و اولویت قرار دادن موضوع مهاجرت به حمایت از افراد بومی در جهت غنای هر چه بیشتر فرهنگ بومی و ملّی مبادرت می نمایند.

 

از جملة اصول مهم سیاست فرهنگی کشور که دولت استرالیا آن را در دستور کار خود قرار داده است می توان به ارتقاء صنعت جهانگردی و به ویژه توریسم فرهنگی در این کشور اشاره نمود. دولت استرالیا با مشارکت سازمان جهانگردی و وزارت محیط زیست کشور در جهت ارتقاء هر چه بیشتر صنعت توریسم کشور اقداماتی را به عمل آورده که از آن جمله می توان به تأسیس ادارات جهانگردی در کلیة مراکز ایالتی و ادارات اطلاع رسانی جهانگردی در شهرهای مختلف و مناطق روستایی اشاره نمود.

فرهنگ کسب و کار در استرالیا

استرالیایی‌ها گرایش به مقدم داشتن صراحت و راستی بر سیاسی کاری دارند و به همین دلیل گاه ممکن است نحوه سخن گفتن آنان کاملا جسارت‌آمیز به نظر برسد؛ به ویژه برای مردمانی که در فرهنگ ارتباطی آنان، قاطبه مردم از بیم ایجاد حس ناخوشایند در مخاطبشان از صراحت در گفتار دوری می‌جویند.

 

هر چند استرالیا سرزمینی چند زبانه است (آن بخش از جمعیت استرالیا که از سایر نواحی جهان به آن مهاجرت کرده اند، به بیش از 100 زبان مختلف با یکدیگر تکلم می‌کنند)، انگلیسی زبان اول و رسمی ‌این کشور و متداول‌ترین زبان ارتباطی مردم است.

 

استرالیایی‌ها گرایش به مقدم داشتن صراحت و راستی بر سیاسی کاری دارند و به همین دلیل گاه ممکن است نحوه سخن گفتن آنان کاملا جسارت‌آمیز به نظر برسد؛ به ویژه برای مردمانی که در فرهنگ ارتباطی آنان، قاطبه مردم از بیم ایجاد حس ناخوشایند در مخاطبشان از صراحت در گفتار دوری می‌جویند.

 

در استرالیا، بی پرده و مستقیم سخن گفتن، یک ارزش است؛ و عدم انطباق کامل مکنونات قلبی و گفتار، نشانه طفره‌روی و گاه حتی ریاکاری، قلمداد می‌شود.

هنگام معرفی خود یا معرفی سازمانتان، از فخرفروشی و مبالغه پرهیز کنید. رویکرد چرب زبانی در فروش، معمولا به گزافه‌گویی تعبیر شده، واکنش بسیار نامطلوبی به دنبال خواهد داشت. پیشتر اشاره کردیم هیچکس رغبتی به اینکه خود را بهتر و بالا تر از دیگران نشان دهد، ندارد. این قضیه در مورد محصولات و خدمات نیز صادق است. یک توضیح ساده و صادقانه، به مراتب بهتر از تعاریف مبالغه‌آمیز دریافت می‌شود.

 

استرالیا از جمله معدود کشور‌هایی است که در آن شوخ طبعی و بذله‌گویی در همه سطوح کسب‌وکار و تجارت، متداول است. شوخ طبعی نه تنها در هر موقعیتی پذیرفته شده است، بلکه همه جا مورد انتظار نیز هست. هرگز شأن و توانایی یک مدیر استرالیایی را به خاطر شوخ طبعی وی در موقعیت‌هایی که باب طبع شما نیست، دست کم نگیرید.

 

زبان فارسی

در جریان برگزاری همایش‌های دو روزه روابط ایران و استرالیا در سال 1379 یادداشت تفاهم تأمین کرسی دائم زبان فارسی در مرکز مطالعات اسلامی وعرب دانشگاه ملی استرالیا بین معاون آموزش و پژوهش وقت وزیر امور خارجه ایران و رئیس دانشگاه ملی استرالیا منعقد گردید و هم اکنون این کرسی در دانشگاه مذکور دائر بوده و به تدریس زبان فارسی و فرهنگ ایران می پردازد. اما این امر پاسخگوی نیاز فعلی نیست. هم اکنون نسل دوم و سوم و فرزندانی که در خانواده های ابرانی در دهه اخیر یه دنیا آمده اند با مشکلات زیادی مواجه اند. آنها به رغم حضور در خانواده‌ای فارسی زبان، از آنجا که بیشتر اوقات خود را در مدارس و سایر مراکز آموزشی، محیط کار و با دوستان در محیطی انگلیسی زبان می‌گذرانند زبان فارسی عمدتاً زبان دوم آنها شده است. بعضی از گروه‌های ایرانی، خانواده ها و اشخاص به صورت خودجوش جهت رفع این نقیصه با توجه به بضاعت خود فعالیت‌هایی را انجام می‌دهند که خیلی قاعده‌مند نیست. بعضی از کانون های ایرانی نیز به برگزاری برنامه‌های هنری و فرهنگی مثل شب شعر در شهرهای مختلف سعی در زنده نگه داشتن این زبان دارند. اعتقاد بر این است که بیشترین فعالیت در این زمینه توسط بهائیت صورت می پذیرد. 4 نشریه فارسی زبان نیز در این کشور چاپ می شود که همگی بر مخالف جمهوری اسلامی هستند و هزینه خود را از چاپ آگهی به دست می‌آورند و روزنامه را مجانی توزیع می‌کنند. کانال S.B.S نیز در هفته در سرتاسر استرالیا برنامه هایی به زبان فارسی از موج اف ام رادیو در روزهای هفته (دو روز در هفته) به مدت یک و دو ساعت برای فارسی زبانان پخش می کند.

افغان ها در خصوص حفظ و اشاعه زبان فارسی (دری) بسیار از ما جلوترند. چندین مرکز فرهنگی دارند. نشریه هایی به زبان فارسی دارند. دو بنیاد فرهنگی در شهر ملبورن دارند که فرهنگ‌نامه‌های فارسی ومقالات ادبی چاپ می کنند.

 

فرهنگ و سیاست چندفرهنگی در استرالیا

 

از ویژگی‌های مهم استرالیا گوناگونی جمعیت در نتیجه مهاجرت از کشورهای مختلف جهان است. این ساختار جمعیتی که فرهنگ و زندگی انگلیسی در آن نقش مستقیم دارد از نظر فرهنگی دنباله‌رو فرهگ غربی و متأثر از آن است. اما به لحاظ جغرافیایی در منطقه آسیا قرار گرفته است و شرایط خاص منطقه و آسیا تأثیر مستقیم در ارکان های اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی آنان دارد تا جاییکه این کشور با اعلام قرن بیست و یکم به عنوان قرن آسیا چشم انداز 20 ساله برنامه خود را بر مبنای حضور در آسیا و تعامل با کشورهای آن بنا نهاده است.

 

بومیان یا همان ساکنان اصلی استرالیا اولین قربانیان حضور مهاجران غربی بودند. آنان حاضر به پذیرش حاکمیت فرهنگی اجتماعی غربی ها نشدند و در این راه بسیاری از آنان قتل عام یا از سرزمین های خود به نقاط دورتر رانده شدند. حاکمیت آنگلوساکسون ها با اعمال سیاست استرالیای سفید (White Policy) که مبنای آن سیاست جذب و شبیه سازی (Assimilation) بود از سال 1901 آغاز و تا سال 1960 ادامه داشت. بر اساس این سیاست ورود مهاجرین غیراروپائی ممنوع شد و همزمان درصدد جذب و هضم مهاجرین غیرروپائی ساکن به فرهنگ و زبان غالب بود. در این راستا سفیدپوستان استرالیا تعداد زیادی از کودکان بومی این کشور را به دلایل مختلف از خانواده هایشان جدا کردند و در خانه ها و تحت سرپرستی خانواده ای سفیدپوست تربیت کردند. انگیزه اصلی ایشان این بود که با جذب کودکان بومی در جامعه اروپائی بیش از یک یا دو نسل نسبت به نفی و از بین بردن نسل بومیان اقدام شود. آنها برای تحقق این امر برخی را به خارج از استرالیا فرستادند، ملاقات با خانواده هایشان را ممنوع کردند و اجازه ردیابی را به والدین آنها ندادند و جالب آنکه همه این موارد طبق قانون صورت می گرفت. این گروه ها امروزه به نسل های ربوده شده (Stolen Generation) معروفند. این امر در تاریخ حکومت استرالیا به عنوان یک لکه تاریک شناخته می‌شود. و مسئولین دولتی سعی در دلجویی از بومیان دارند. (در 27نوامبر سال 2012 آقای کمپل نیومن سروزیر ایالت کوئینزلند در مراسمی رسمی که مستقیماً از سوی تلوزیون استرالیا پخش می شد از تمامی قربانیان و خانواده های آنان عذرخواهی کرد).

 

از 1966 سیاست دیگری تحت عنوان سیاست یکپارچگی (Integration) با دادن مجوز مهاجرت به افراد برجسته غیراروپائی خط بطلانی بر سیاست استرالیای سفید کشید.

 

پس از اعمال این سیاست، استرالیا با وضعیت جدیدی از بحران اجتماعی روبرو شد. حضور اروپائیان و بومیان با مذاهب و فرهنگ های متفاوت اعمال سیاست یکپارچگی را با مشکل مواجه ساخته بود. پس ازسال 1970 مسئولین استرالیا ضمن درک موضوع به چاره اندیشی پرداختند و در نتیجه پایه های سیاست چندفرهنگی یا همان مولتی کالچرالیزم از سال 1972 رسماً شکل گرفت و طبق آن گروه های اقلیت توانستند زبان و میراث فرهنگی خود را حفظ کنند. بر اساس این سیاست و قوانین و مقررات داخلی نیز تدوین شد و در همه ارکان حکومتی تسری یافت. وزارتخانه های مهاجرت و مولتی کالچرال، متولی اعمال این سیاست ها در دولت فدرل و ایالتی شدند.

 

در بخشی از گزارش دولت استرالیا در سال 1978 آمده است: "ما به این اعتقاد رسیده ایم که مهاجرین حق دارند تا هویت فرهنگی و نژادی خود را حفظ نموده و این سیاست قطعاً بهترین سیاست جهت حفظ منافع ملی کشور به حساب می آید. مردم کشور نیز باید تشویق شوند تا از این سیاست تبعیت کنند. ما قویاً این ادعا را رد می کنیم که تنوع فرهنگی خود به خود منتج به اختلاف و تقسیم بندی داخلی می گردد. بلکه معتقدیم که نزاع و تضاد بین گروه ها نتیجه فشارهای فرهنگی و عدم به رسمیت شناختن تنوع نژادی و فرهنگی در کشور می باشد."

 

دولت فدرال استرالیا سعی نموده است تا تنوع فرهنگی را تضمین نماید و از طریق ارائه اصول و سیاست های مبنی بر تحمل و بردباری، برخورد انسانی و احترام متقابل به پیامدها و چالش های چنین جامعه ای بپردازد. اصطلاح "سیاست چندفرهنگی" بیانگر شیوه ای است که دولت استرالیا به مدیریت استفاده از فرصت های پدید آمده از تنوع فرهنگی پرداخته است و همچنین به مقابله با چالش های ناشی از تنوع فرهنگی توجه دارد. به هر حال حضور گروه ها و قومیت های مختلف از 200 کشور با تنوع نژادی و فرهنگی سبب شده تا استرالیا هم از لحاظ جغرافیایی و هم از دیدگاه فرهنگی به یک جامعه چندفرهنگی تبدیل شود.

 

دولت استرالیا تلاش گسترده ای برای ایجاد بستر مالتی کالچرالیزم داشته و با تدوین و تصویب قوانین و مقررات در این راستا مردم کشور اعم از ساکنین اصلی و یا مهاجرین را به گونه های مختلف جهت تبعیت از این سیاست ترغیب وتشویق می نماید. احترام به آزادی و شأن مقام فردی، یکسان بودن مرد و زن در برابر قانون، آزادی مذاهب، اعتقاد به حاکمیت قانون، حمایت از دموکراسی پارلمانی و ایجاد فرصت های مساوی برای افراد فارغ از نوع نژاد، مذهب و اعتقادات آنها از ویژگی های مولتی کالچرالیزم یا چندفرهنگی است.

 

 روزنامه های مهم استرالیا

  نشریه ایلاورا مرکوری کتابخانه ملی استرالیا

 نشریه اگزمینر کتابخانه ملی استرالیا

 نشریه جیلانگ ادورتایزر (ویکتوریا) کتابخانه ملی استرالیا

 

روابط فرهنگی و رسمی دوجانبه

از آنجا که استرالیا از ظرفیت‌های فرهنگی فراوانی در زمینه‌های علمی، آموزشی و پژوهشی برخوردار است همواره مورد توجه مسئولین آموزش عالی کشورمان بوده است. ارتباط مستمر آموزشی و فرهنگی میان دو کشور از طریق اعزام دانشجویان ایرانی به استرالیا جهت تکمیل دوره‌های تخصصی همچنان ادامه دارند. تاکنون بیش از هزار نفر از دانشجویان بورسیه ایرانی عمدتاً در مقطع دکترا از دانشگاه‌های این کشور فارغ‌التحصیل شده‌اند. در حال حاضر نیز بیش از صد دانشجوی ایرانی بورسیه در حال تکمیل دوره‌های تخصصی و تکمیلی خود در مراکز آموزشی این کشور هستند.

دانشجویان بسیاری نیز با پرونده تحصیلی در ایران و یا بدون پرونده در حال تحصیل در دوره‌های کارشناسی، ارشد و دکترا هستند که آمار درستی از آنها در دست نیست.

 

در سال 1378 یادداشت تفاهم همکاری علمی و آموزشی میان دانشگاه تهران و دانشگاه ملی استرالیا به امضاء رسید. یادداشت تفاهمی در زمینه توسعه همکاری های توریستی بین سازمان ایرانگردی و جهانگردی و شرکت سگریک اینترنشنالsagric) international ) در سال 1999 به امضای دو طرف رسید و هدف از آن برنامه ریزی جهت جذب و اعزام نزدیک به 10 هزار نفر جهانگرد به استرالیایی طی دو سال 2000تا 2001 به ایران بود که هیچگاه تحقق نیافت.

 

موافقنامه فرهنگی 1353 مبنای همکاری دو کشور و زمینه ساز امضای یادداشت های فوق بوده است. بر همین اساس در دهه گذشته به طور پراکنده در برنامه های فرهنگی مختلفی در استرالیا شرکت داشته ایم. اما آخرین اقدام از سوی ایران در این حوزه ایجاد رایزنی فرهنگی جمهوری اسلامی ایران در استرالیا بود که در تاریخ 4/7/91 با اعزام رایزن فرهنگی انجام پذیرفت.