بررسی وشناخت الگوی مناسب درمورد رابطه دولت وفرهنگ

 رخشنده بابامخانی – خورشیدمحمدی دشتی - الهام توکلی - فرزانه امیری

باتشکروسپاس فراوان از استاد ارجمند جناب آقای مومنی

 

چرابابردن نامی از نظم واجتماع مفهوم دولت درذهن انسان متصور میشود؟

علت این است که دولت در همه شئونات زندگی انسان دیده می‌شود؛ از بدو تولد که انسان باید نام خود را در دفتر ثبت احوال در هر کشوری ثبت کند و شناسنامه‌ای به‌عنوان برگ شهروندی در اختیار خود بگیرد تا زمانی که در بستر خاک آرام می‌گیرد، ناگزیر از ارتباط با دستگاه‌های دولتی و غیردولتی- که آن‌ها نیز زیرنظر دولت قرار دارند- است.

نظریات مختلف درموردپیدایش دولت
هابز : دولت برای جلوگیری از ترس و ایجاد امنیتی هابز جرمی بنتام : دولت ابزاری جهت رفاه انسان‌ها عنوان می‌کند . نظریات دیگر این است که پیدایش دولت را ناشی از اراده الهی می‌دانستند، همگی بر یک نکته تأکید دارند؛ «حفظ خود و حفظ سرزمین و مملکت خود» که بر پیکره تاریخ، خود را نمایان می‌دارد.

تعریف دولت :1- دولت شامل دوتصور عینی (نهادها) وتصورذهنی (نگرشها)2- دولت به معنای وسیع کلمه به کشور یاجامعه ملی اطلاق میشود.

وظیفه دولت از نظر میشل فوکو

وی معتقد است که «مسأله قدرت در صورتی‌که صرفاً براساس قانونگذاری یا قانون اساسی دولت یا دستگاه دولتی مدنظر قرار گیرد تا حدود زیادی اهمیت خود را از دست خواهد داد. قدرت امری به مراتب پیچیده‌تر، متراکم‌تر و در عین حال پراکنده‌تر از مجموعه قوانین یا دستگاه‌های دولتی استچنان‌که از دیدگاه وی قدرت دولت‌ها تنها در درون نهادها و دستگاه‌های دولتی نیست بلکه آن را می‌توان در سایر نهادها نیز دید .

تعریف فرهنگ

 
مجموعه ای از ارزشها – نگرشها – آداب ورسوم – اعتقادات وهنجارهای گروهی از مردم که درمیان آنها مشترک است

تفاوتی که فرهنگ با دیگر پدیده‌های اجتماعی دارد چیست؟

1- فرهنگ دارای مفهومی مشخص و معین نیست، 2- فرهنگ دارای دو جنبه مادی(تمدن) و معنوی یاغیرمادی (آداب ورسوم و...)است که سیاستمداران را در برخورد با آن دچار مشکل می‌کند و 3- فرهنگ امری است که ذاتی انسان‌ها است و در ارتباط با همه انسان‌ها است و توانایی دولت در برخورد با ذاتی انسان محدود است.

نظر تی اس الیوتدر مورد مفهوم فرهنگ

«مفهومی که از کلمه «کمال» داریم باید مفاهیم سه‌گانه فرهنگی (یعنی سطوح فردی، گروهی و جامعه‌ای) را یکجا با هم دارا باشد.

نقش‌های فرهنگ:1-مشروعیت سیاسی-2 هویت فرهنگی3- رفتارسازی4- فرهنگ توسعه5- هویت ملی (استقلال فرهنگی)

رابطه دولت و فرهنگازدیدگاه امامعلی (ع) پیشوای شیعیان :
ایشان می‌فرماید: «ای مردم آن‌گونه که شما هستید همان‌گونه نیز بر شما حکومت می‌شود». این سخن بیان‌کننده این است که حکومت‌ها متأثر از فرهنگ مردمی هستند که بر آن‌ها حکومت می‌کنند اما این بخشی از این رابطه است. زیرا که رابطه بین فرهنگ و دولت یک رابطه دو سویه است. از یک سو فرهنگ، شکل و نوع حکومت را معین می‌کند یعنی ذات و خصلت هر دولت بسته به فرهنگ جامعه‌ای است که بر آن حکومت می‌کند. از سوی دیگر نیز حکومت‌ها و به نوعی دولت‌ها بر فرهنگ جامعه تأثیر گذارند.

فرهنگ مردم ایران از چند بخش اساسی تشکیل یافتهاست :1-  جنبه مذهبی و دینی که به شیعه بودن آن‌ها برمی‌گردد 2- جنبه ایرانی و فرهنگی چندین و چند ساله.

وظایف دولت نسبت به فرهنگ
درخصوص این‌که دولت چه وظایفی نسبت به فرهنگ دارد، باید پیش از هر چیز به کنفرانس جهانی سیاستگذاری فرهنگی که در تابستان 1982 در مکزیکوسیتی برگزار شد اشاره کرد. در این کنفرانس سندی تحت عنوان «مشکلات و چشم‌اندازها» منتشر شد که در ماده 112 آن آمده است: «با توجه به اختلافات موجود در دیدگاه‌های میان نظام‌های سیاسی و اجتماعی گوناگون، مسئولیت مقام‌های عمومی در تدوین و اجرای سیاست‌های فرهنگی امروزه توسط کلیه دول عضو به رسمیت شناخته شده است. از آن‌جا که دسترسی به فرهنگ و مشارکت در آن به‌عنوان حق ذاتی هر عضو یک جامعه شناخته می‌شود این مسؤولیت برعهده کلیه دولت‌ها گذارده شده تا شرایطی فراهم آورند که همگان قادر به اعمال این حق باشند. پس همان‌طور که دولت‌ها برای اقتصاد، علم، آموزش و پرورش و رفاه سیاست‌گذاری می‌کنند در مورد فرهنگ نیز سیاست‌هایی طراحی می‌شود
در ایران دوره ساسانی حکومت خود را موظف به حمایت از برخی هنرهای بومی یا حمایت از مذهب (همچون حمایت شاپور اول از مذهب مانی وحمایت از شاعران و هنرمندان در طول تاریخ می داند.
 حضور دولت در فرهـنگ  به اوایل سال 1967 برمیگردد.رنه مائو  در کنفرانس ونیز در مراسم افتتاحیه مداخله مسؤولان دولتی ـ در تمام سطوح ـ در امور فرهنگی را براساس دو موضوع اساسی استوار دانست:
1- حق دستیابی به فرهنگ این وظیفه را برعهده مسؤولان قرار می‌دهد که اطمینان یابند افراد وسایل لازم برای اعمال این حق را دارند.2- پیوند بین توسعه فرهنگ و توسعه عمومی

ضرورت حضوردولت درچند موضوع بیان شده است؟ توسعه فرهنگی راتوضیح دهید.

1-      حق استفاده از فرهنگ 2- توسعه فرهنگی : توسعه فرهنگی نماد تحول ونشانه دگرگون شدن درزندگی فرهنگی وروابط آن باسایر شکل های توسعه است . توسعه فرهنگی فرآیندی است که ازیک سو باایجادتغییراتی درحوزه های ادراکی – شناختی – ارزشی وگرایشی انسانها – قابلیتها وباورهای اوشخصیت ویژه ای رابوجود می آورد که حاصل این باورها وقابلیتهاکنشهای خاصی است که مناسب توسعه است وازسوی دیگر درآن سنتها وتجارب گذشته از نووبراساس نیازها وشرایط تازه بازسازی میشوند.

حقوقی که یک انسان نسبت به فرهنگ داردکدامند؟

1-      حق شرکت درزندگی فرهنگی2- حق بهره بردن ازمنفعتهای توسعه علمی3- حق فردی جهت حفظ وبهره برداری از منافع مادی ومعنوی برآمده از تولیدات علمی ، ادبی وهنری که خود او ایجادکرده است.4- حق آزادی از دخالت دولت درفعالیتهای علمی وابتکاری 5- حق حفاظت از آثار ونتایج بجا مانده از گذشته 6- حق نسبت به اینکه یک فرد از توسعه فرهنگ مطمئن باشد7- حق مصون ماندن از اعمال مضر فرهنگی

نقش دولت در فرهنگ نقش دولت درعرصه اجتماع وبه‌خصوص درعرصه فرهنگ باتوجّه به آن‌که مفهوم فرهنگ دارای گستره‌ای به وسعت تمام نهادهاوافرادجامعه است،دارای محدودیت است.

دیدگاههای متفاوت درمورد نقش دولت درفرهنگ :

مارکسیستی – نئومارکسیستی – ساختارگرایی یاکارکردگرایی – محافظه کارانه – پست مدرنیستی –اسلام – عدم دخالت دولت درفرهنگ -دخالتدولتدرفرهنگ–

گونه‌های دخالت دولت رانام برده ونقش ترویجی را به اختصار توضیح دهید؟

نقش ضمانتی – نقش ترویجی – نقش حمایتی

ترویج دربرگیرنده هرچیزی می‌شودکه موجبات دستیابی فردیاگروه را  به زندگی فعال‌تروخلاق‌ترفراهم آوردوباعث شودقدرت انطباق،قدرت برقراری ارتباط  بادیگران،قدرت شرکت درزندگی اجتماعی وشخصیت واستقلال اورشدپیداکند‌.ازاینرودولت‌هامی‌توانندباترویج فرهنگی زمینه مناسب‌تری رابرای مخاطبان خودایجادنمایندتابتوانندبه رشدوتوسعه فرهنگ کمک کرده وفعالیت فرهنگی خویش راگسترده‌ترسازند. علاوه برآن دولت می‌تواند‌ازاینطریق زمینه  درگیرشدن بیشترشهروندان راباارزش‌هاوهنجارهای فرهنگی - اجتماعی فراهم کند. بنابراین بایداضافه کردکه دولت ازطریق ترویجم ی‌تواندزمینه‌های دسترسی به اهدافی همچون گسترش آگاهی،افزایش ارتباط وتوسعه آفرینش فرهنگی رافراهم کند.