موضوع :ارتباط سیاست با سایر علوم 

خانم ها : نگار جلالی و ساجده منتهایی

علم سیاست و روانشناسی

 

تـجـزیـه و تـحـلیـل رفـتـار سـیـاسـى بـدون در نـظـر گـرفـتـن شـرایـط و عـوامـل روانـى داراى اعـتـبار و اعتماد چندانى نمى باشد، چرا که رفتار انسانى گاهى متاثر از عـوامـل روانـى و مـحـیـطی اسـت و هـرگـونـه تـحـلیـل درسـت رفـتـار سـیـاسـى بـایـد ایـن عوامل روانى را مد نظر قرار دهد
از سـوى دیـگـر، سـؤ الهـاى بـسـیـارى در عـلم سـیـاست مطرح است که ابتدا باید در علم روان شـنـاسـى پـاسـخ آنـهـا را پیدا کرد.
روان بـه دو شـاخـه روان شـنـاسـى فـردى و اجـتماعى تقسیم مى گردد. هر دو شاخه این علم با مـسائل سیاسى ارتباط دارند و اطلاعات و قواعد آن علوم مورد استفاده علم سیاست قرار مى گیرد. رفـتـار سـیـاسـى ، از سـویـى ، بـه نـیـازهـاى روانى فرد ارتباط دارد و از سوى دیگر، تحت تاثیر زمینه هاى روانى جمعى است. 

 
بـه طـول مثال ، اگر بخواهیم در مورد رفتار راى دهندگان مطالعه و بررسى کنیم ، یا اینکه درباره عضویت افراد در احزاب و گروهها، مطالعه اى داشته باشیم ، بناچار بسیارى از عواملى کـه مـوجـب گـرایـش بـه حـزب خـاصـى یا راى دادن به کاندیدایى گردیده ، داراى زمینه هاى روانـى اسـت . از این رو، لزوم استفاده از روشها، تجزیه و تحلیلها، اطلاعات ، قواعد و داده هاى عـلوم روان شـنـاسـى فـردى و اجـتماعى در علم سیاست آشکار مى گردد. در برداشتهاى جدید علم سیاست ، از تجزیه و تحلیل هاى روانى مورد تاکید قرار گرفته است.

 علم سیاست و اقتصاد

یـکـى از جنبه هاى مؤ ثر در زندگى انسانها، اقتصاد مى باشد. روابط اقتصادى همانند سایر وجوه حیات اجتماعى مانند آداب و رسوم ، مذهب ، حکومت و فرهنگ ، قوام بخش جامعه است 

اهـمـیـت رابـطـه مـتـقـابـل سـیـاسـت و اقـتـصـاد تا آنجاست که امروزه (اقتصاد سیاسى) یکى از نـگـرشهاى مهم در تجزیه و تحلیل هاى سیاسى تلقى مى گردد. این اهمیت از دو جهت ناشى مى شود:
ـ رفتار سیاسى فرد با موقعیت اقتصادى او نیز مرتبط است . تحقیقات متعدد نشان داده است که طـبـقـات مـرفـه یا محروم هر یک به احزاب خاص گرایش داشته و به کاندیداهاى آنها راى مى دهند.
ـ اقـتـصـاد یـک جـامـعـه و کـشـور در اجـراى سیاست خارجى و بین المللى عنصر بسیار مهم است . اقـتـصـاد قـوى و نـیـرومـند یک دولت موجب مى شود که به آسانى تحت تاثیر نوسانات محیط خـارجـى قـرار نـگـیـرد. به عکـس ، ضـعـف اقـتـصـاد مـوجـب آسـیـب پـذیـرشـدن در قـبـال نـیروهاى خارجى مى گردد. از سوى دیگر، اقتصاد یک کشور موجب اطمینان مردم به سیستم اقتصادى ، اجتماعى و سیاسى گردیده و دولت نیز امکان ارائه خدمات بیشتر به گروههاى آسیب پذیر جامعه را پیدا مى کند.
مـجـمـوعـه اسـتـدلال فـوق بـیـانـگـر آن اسـت کـه عـلم سـیـاسـت و اقـتـصـاد در یـک رابـطـه متقابل قرار دارند. سیاستمداران و دانشمندان سیاسى ، هر دو، باید به قواعد و قوانین حاکم بر مـسـائل سـیـاسـى آگـاهـى و اشـراف داشـته باشند.

علم سیاست و جامعه شناسی

 

جامعه شناسی علمی است که چگونگی عادات،رفتار،آداب،رسوم و طرز تفکر مردم را بررسی می کند .از این رو سیاست نیاز به جامعه  شناسی دارد. حکومت کردن بر یک جامعه نیازمند فهم آداب و رسوم یک جامعه است . سیاست مدار باید افکار مردم ،باورها،آداب و رسوم مردم را درک کند . به همین خاطر رشته های جامعه شناسی به وجود آمده است . علم سیاست و جامعه شناسی دو رشته مستقل اما  با هم وابسته نو جدایی ناپذیر می باشد. پیوند های علم جامعه شناسی با سیاست قرار ذیل است : الف: جامعه شناسی علم عام و فراگیر جامعه است . و دولت مهمترین نهاد است که از بطن جامعه بیرون آمده است. ب: جامعه شناسی به تمام جنبه های سیاسی و غیر سیاسی زندگی اجتماعی انسان توجه دارد.و سیاست، یافته های جامعه شناسی را می پذیرد. 

علم سیاست و حقوق

 

حـقـوق مـجـمـوعه اى از قواعد و مقررات رفتارى الزام آور است که در میان جامعه انسانى برقرار شده و مقصد آن حکومت نظم و عدالت در روابط اجتماعى است
علم حقوق ، بررسى قواعد و مقررات الزام آور و همچنین حدود اختیارات و آزادى ها را به عهده دارد. تعلّق و بستگى این قواعد به موضوعات خاص ، موجب تقسیم بندى در رشته حقوق گردیده است ، از آن جمله حقوق عمومى و خصوصى . حقوق عمومى با علم سیاست ارتباط گسترده اى دارد، زیرا صورت بندى حقوقى قدرت در یک کشور را بیان مى کند
حقوق اساسى ، از میان شاخه هاى حقوق عمومى ، ارتباط تنگاتنگى با علم سیاست دارد. موضوع حقوق اساسى ، عبارت است از: بررسى و مطالعه پدیده هاى نهادى شده سیاسى ، با شیوه هاى حـقـوقى  در حقوق اساسى ، سازمان عمومى دولت ، رژیم سیاسى ، ساخت حکومت ، روابـط قوا، حد و مرز نهادها، انتخابات ، پارلمان ، وزرا، حقوق فردى و آزادیهاى اساسى ، آن طور که در قانون اساسى آمده است ، مورد بررسى قرار مى گیرد.

علم سیاست و ریاضیات و آمار

 

تـاثـیـر بـعـضى از علوم اجتماعى مانند روان شناسى ، اقتصاد، حقوق و جامعه شناسى بر علم سـیـاست ، موجب استفاده از ریاضیات و آمار در این علم شده است . پژوهش و تحقیقات در زمینه هاى (انتخابات) ، (سیاستهاى اقتصادى) ، (توسعه نیافتگى) و (قدرت) ارتباط مستقیم با کاربرد روشهاى آمارى و بهره گیرى از فرمولهاى ریاضى دارد.
سـنـجش افکار عمومى ، به عنوان بخش مهمى در علوم سیاسى ، نیازمند به جمع آورى اطلاعات و تـجـزیـه و تـحـلیـل آمـارى آنـهـاسـت . امروزه ، در کشورهاى پیشرفته ، مو سسات سنجش افکار عـمـومـى در سـطـحـى وسـیـع وجـود دارنـد کـه بـا اطـلاعـات لازم بـه پیش بینى احتمالى نتایج انتخابات مبادرت مى ورزند. این مهمترین زمینه ارتباط علم سیاست و ریاضیات و آمار است.