معصومه حسنی              

                                                                       

http://mystudents.persianblog.ir/post/ 30/      

مفهوم و ماهیت علم سیاست : دانشواژه سیاست (politics) از واژه یونانی (polis، شهر) گرفته شده است از نظر یونانی ها سیاست ، دانش مربوط به امور یک شهر بوده است. اما " مفهوم شهر با polis یونانی تفاوت آشکار دارد. شهر ، به معنی جایگاه زیست مردمان را، در یونانی stay می نامیدند.polis در آغاز قلعه ای بود که در پای stay ساخته می شد. اما مفهوم آن تغییر یافت و به معنای جامعه منظم سیاسی به کار رفت. برخی از محققان می گویند که واژه polis در اسناد آتن بخصوص به معنای جامعه سیاسی یک کشور در ارتباط با کشور های دیگر،و یا به عبارت بهتر، به معنای شخصیت بین المللی کشور آمده و در برابر آن واژه دموس (ریشه دموکراسی)بر مجموعه سازمان داخلی یک کشوراطلاق می شده است". این معنی را سی لی نیز مطرح کرده و سیاست را علم شهرها نامیده است) امروزه مفهوم سیاست از علم سیاست فراتر رفته است و واژه سیاست به مساَئل جاری حکومت و جامعه که ماهیت اقتصادی و سیاسی در مفهوم علمی دارند اشاره می کند."

سیاست یکی از حقایق غیر قابل اجتناب زندگی بشر است .انسانها در هر لحظه از زمان به نوعی با مسائل سیاسی درگیر می باشند."(تجزیه و تحلیل جدید سیاست : رابرت دال ترجمه حسین ظفریان1364ص1)" تنها از راه روند سیاسی است که انسان می تواند امیدوار باشد زندگی خود را بر پایه خرد و کمال مطلوبها قرار دهد"(رابین استین : دانش سیاسی 1970ص2)پرکلیس یونانی در یک نوشته ای گفته است " آدمی که به کار سیاست نپردازد شایسته صفت شهروند بی آزار نیست ، بلکه باید او را شهروندی بی خاصیت بدانیم "زمانی که از علاقه یک شخص به سیاست صحبت می شود در واقع مقصود این است که آن شخص به مسائل جاری کشور از قبیل تجارت و اقتصاد ، تولید و مسائل مربوط آموزش و پرورش و کارگران و مسائل فرهنگی و کلا مسائل مربوط به قوای سه گانه و فعالیت گروهها و احزاب کشور توجه دارد. که در این معنی، سیاست فراتر از یک علم است و سیاستمدار کسی است که در این گونه مسائل شرکت و مشارکت فعال دارد. در سال 1948 در کنفرانس یونسکو جمعی از دانشمندان برجسته سیاسی از سراسر جهان ،علم سیاست را به جای علوم سیاسی برای نامیدن این رشته علمی پذیرفتند . که در گذشته برخی از متفکران این رشته مانند مقدمه ای برای سیاست  2- نظریه دیگری بیان می کند : سیاست حکومت کردن بر انسانهاست سیاست رابطه ای است میان کسانی که حکومت می کنند و کسانی که بر آنها حکومت می شود،فرمانروا و فرمانبردار،و این رابطه مرکز زندگی سیاسی است

درفرهنگ فارسی معین ذیل لغت سیاست چنین آمده است: « حکم راندن بر رعیت و اداره کردن امور مملکت، حکومت کردن، ریاست کردن» اما در اصطلاح علمی تعریف های مختلفی از  این اصطلاح ارائه شده است.

دو تعریف رایج از سیاست

دانشمندان علوم سیاسی غربی معمولا سیاست را به یکی از دو صورت زیر تعریف می کنند :  سیاست به معنی قدرت و سیاست به معنی دولت.  به عنوان مثال موریس دو ورژه سیاست را علم قدرت و حکومت داری تعریف کرده است ؛ یعنی از نظر او سیاست علمی است که به ما  نشان می دهد تا قدرت را چگونه به دست آورده و مهم تر از آن ، این که چگونه آن را به کار ببندیم. براساس این تعریف می توان گفت که از نظر دو ورژه موضوع اصلی سیاست «قدرت» است. بنابراین از نظر این محقق، علم سیاست در واقع روش صحیح کاربرد قدرت را به ما نشان می دهد.

اما یکی دیگر از دانشمندان سیاسی به نام دیوید ایستون سیاست را « توزیع اقتدار آمیز ارزشها برای کل جامعه » می داند. یعنی از نظر او وظیفه اصلی سیاست که بر عهده دولت می باشد، عبارت است از توزیع ارزش ها ، امکانات و فرصت های موجود در یک جامعه برای کل افراد، البته با استفاده از روشهای قهرآمیز. (زور قانونی)

 

نقد تعریف دانشمندان غربی از مفهوم سیاست

دیدگاه ماتریالیستی و اومانیستی دانشمندان غربی در این تعاریف کاملا مشهود است. سیاست و دولت از نظر آنها تنها رسالتی مادی و دنیایی دارد. به عبارت دیگر ، مساله آخرت انسان ها هیچ ربطی به سیاست ندارد. در حالی که مساله اداره جامعه اسلامی ، با اسلام و رهبران اسلامی ارتباطی مستقیم داشته و سیاست اسلامی، به دنیا و آخرت مسلمانان مربوط است.

 مفهوم سیاست در فرهنگ اسلامی

در فرهنگ لغت لسان العرب ذیل کلمه سیاست چنین آمده است: «و السیاسه : القیام علی الشیء بما یصلحه» «سیاست یعنی اقدام برای سامان دادن چیزی به وسیله اموری که آن را اصلاح کند و سامان بخشد.» به نظر می رسد واژه سیاست در اینجا به بیشتر معنی مدیریت مد نظر قرار گرفته است.

فرهنگ لغات المنجد فی اللغه و الاعلام در تکمیل این تعریف از واژه سیاست چنین آورده است : «‌السیاسه، استصلاح الخلق بارشادهم الی الطریق المنجی فی العاجل و الآجل» «سیاست عبارت است از همت گماشتن به اصلاح و هدایت مردم به راهی که در دنیا و آخرت موجب رهایی و نجاتشان گردد».

مفهوم سیاست از دیدگاه امام خمینی (ره)

در همین راستا ، امام خمینی(ره) رهبر کبیر انقلاب و بنیانگزار جمهوری اسلامی ایران، بر اساس تعاریف مورد نظر در نزد علما و دانشمندان اسلامی عقیده دارند که «سیاست‏ یعنی این که جامعه را راه ببرد و هدایت کند، به آن جایی که صلاح‏ جامعه و صلاح افراد است.»

 

دو وجه متمایز پدیده های سیاسی

بنابراین با توجه به مطالب بیان شده ، به ویژه دیدگاه معرفی شده از جانب افلاطون شاید بتوان گفت که پدیده های سیاسی به طور کلی دارای دو وجه متمایز از یکدیگر هستند:

1.        وجه آشکار: که درک آن برای افراد عادی به طور معمول امکان پذیر است.

2.        وجه  پنهان :  که شناخت آن وظیفه و هدف اصلی اندیشمندان و متفکران است

بر همین اساس می توان گفت که وجه آشکار پدیده های سیاسی برای همه افراد قابل فهم است در حالی که وجه پنهان این پدیده ها تنها از طریق تعمق و تلاش فکری قابل کشف و شناخت است.

در همین راستا ، برخی از دانشمندان علم سیاست مانند موریس دوورژه عقیده دارند که سیاست  دارای دو چهره متضاد است ؛ این افراد ، تصویر ژانوس (خدای دو چهره رومی) را مظهر حقیقی دولت و سیاست می دانند. ژانوس نام پادشاه افسانه ای روم باستان است که دو چهره داشت زیرا  از گذشته و  آینده باخبر بود.

 

با این توضیح شاید بتوان ادعا کرد که جهان سیاست در عصر کنونی تا اندازه زیادی به غار افلاطون شباهت دارد. به عبارت دیگر ، بیشتر مردم از طریق تبلیغات رسانه ای تنها با ظواهر حوادث سیاسی آشنا می شوند. این رسانه ها با استفاده از شیوه های پیچیده و فریبنده  اطلاع رسانی، تحلیلهای جانبدارانه خود از وجه پنهان این حوادث را در ذهن و اندیشه  مخاطبین القا می نمایند. بدیهی است در این شرایط ، بهترین راه مصون ماندن از تاثیر تبلیغات مسموم ، افزایش آگاهی و تقویت قدرت تحلیل و بصیرت سیاسی است.