قومیت و تعدد فرهنگی و تعدد گرایی فرهنگی و اثرات آن بر صنایع فرهنگی  (قسمت پنجم)

جناب آقای علیرضا مومنی 

تهیه و تنظیم    :

مریم سودمی 

صغری شاه غلانی 

تابستان1392

دانلود PDF

 

7- هزینه بالای حفظ انسجام ملی 

تأمین و تحکیم انسجام ملی در جوامع پلی ژنیک نیازمند اتخاذ سیاستهای ویژه و اقدامات سخت افزارانه بسیاری است که هزینه های مضاعفی را بر دولتها تحمیل می کند  .

8- تحریک پذیری از سوی دشمنان و قدرتهای بزرگ


اغلب محققان قومیت و ناسیونالیسم نقش مهم سیاست بین المللی در خلق ناسیونالیسم و کشمکش قومی را نادیده گرفته اند، اما محققانی چون عبدالسعید وسیمون، رایان شیلز، سوهرکه و نوبل وهالی به نقش نیروهای خارجی در کمشمکش های قومی تأکید داشته اند. بسام طیبی می نویسد که جوامع خاورمیانه ای «از آغاز عصر رخنه درمعرض نفوذ خارجی قرارداشته اند و شکل بندی های اجتماعی ان دیگر فقط محصول پویایی اجتماعی داخلی نیست.» (احمدی ،1384)

نگاهی به چالشهای قومی یکصد ساله اخیر بویژه بعد از تحولات مشروطه خواهی و جنگ جهانی دوم نشان می دهد که گرایشات قومی درایران، مورد توجه قدرتهای خارجی و ابزار اعمال فشار آنان بر حکومت مرکزی بوده است.

در اغلب بحران های جدایی طلبانه یا چالشهای سیاسی قوم گرایانه، علائق و گرایشات قومی دستمایه دخالت نیروهای بیگانه در سرنوشت کشور و تضعیف حاکمیت ملّی توسط گروههای قومی به نفع کشورهای قدرتمند غربی و شرقی بوده است.

تحرکات فرقه دمکرات در آذربایجان و شیخ خزعل در خوزستان بعد از انقلاب مشروطه و احزاب و گروههای مسلح در کردستان و غائله «خلق عرب» در خوزستان بعد از انقلاب اسلامی و برخی چالشهای قومی در آذربایجان، خوزستان، ترکمن صحرا و بلوچستان در سالهای اخیر به وضوح نقش عوامل خارجی در شکل گیری منازعات قومی و تقویت ناسیونالیسم قومی را نمایان می سازد.

پس از کشف نفت در ایران در 1908م/ 1326ق انگلستان برای حفاظت از خطوط لوله نفت و در برابر حکومت مصدق، از قبایل و ایلات بختیاری و عرب حمایت می کرد. شوروی هم قبل از آن درسال 1925م/1304ش فعالانه قبایل ترکمن را به قیام علیه دولت مرکزی تشویق می نمود. لویس بک نیز توضیح داده است که چگونه قدرتهای خارجی مانند انگلستان و روسیه از رؤسای ایلات علیه دولت ایران استفاده و در برخی موارد حتی اشخاص مورد نظر خود را به ریاست ایلات منصوب می کردند. (احمدی ،1384)

بی شک حفظ و حراست از نظام و حاکمیت ملّی ایجاب می کند که نسبت به نقش عوامل خارجی در شکل گیری بحرانهای قومی توجه جدی داشته باشیم اما بررسی همه جانبه عوامل داخلی و خارجی، مؤثر بر گرایشات قومی و چالشهای ایجاد شده در این زمینه امری ضروری است. چرا که تحریکات خارجی در بستر مطالبات و انگیزش های داخلی زمینه بهتری برای ظهور و بروز مناقشات قومی ایجاد می کنند.

پس از فروپاشی شوروی (سابق) آرایش قدرت در صحنه بین الملل تغییر یافته است و تعاریف گوناگونی از آن ارائه می شود. برخی از اندیشمندان غربی بر این باورند که امروزه آمریکا به عنوان قدرت برتر و چند قدرت منطقه ای در مرتبه بعدی تقسیمات قدرت در عرصه بین الملل قرار دارند.

چین، هند، ایران، مصر، عربستان، آرژانتین، کره شمالی از جمله قدرتهای منطقه ای هستند که می توانند در معادلات قدرت به ایفای نقش بپردازند.

در برخی از کشورهای خاورمیانه بهترین راه برای مهار و مدیریت این قدرتها، کاستن از قدرت ملّی یا توان ملّی این کشورها است.

کشورهایی همانند ایران وقتی دچار تنشهای قومی و بحرانهای داخلی باشند از ظرفیتهای لازم برای ایفای نقش منطقه ای برخوردار نخواهند بود. لذا تقویت گرایشات قومی و کانونهای مؤثر در رشد قومیّت گرایی و ایجاد بحرانهای قومی در کشور هایی مانند ایران به یک راهبرد اولویت دار تبدیل شده است. شواهد بسیاری وجود دارد که به اتخاذ این رویکرد در سیاستهای منطقه ای آمریکا صحه می گذارد.

در پی وقوع زلزله در قائنات و بیرجند در سال 1997، کارل بوگرت - خبرنگار مجله نیوزویک - در مصاحبه با تورج اتابکی – مورخ فرقه گرایی قومی و مذهبی در ایران - که بعد ها تحت عنوان «همگی با هم کنار می آیند» منتشر شد؛ اظهار داشته که «طولی نخواهد کشید که زنگ های تنش قومی در ایران به صدا در آیند». (اتابکی،1384)

خانم اورصلا رات گب خبرنگارشبکه خبری NBZ سوئیس درسال 1381 هم زمان با انتخابات شوراهای اسلامی شهر، طی سفری که به ایران و آذربایجان داشته اظهار می دارد؛ ما در مؤسسه ای که در آن به مطالعات منطقه ای می پردازیم بگونه ای می اندیشیم که هر روز صبح منتظر شنیدن خبر جدایی آذربایجان از ایران هستیم.

در 27 اکتبر 2005 مؤسسه امریکن اینترپرایز کنفرانسی را تحت عنوان «ایران ناشناخته، موردی دیگر برای فدرالیسم» برگزار می کند که در آن سخنرانان عمدتاً به زمینه مساعد فدرالیسم در ایران تأکید می کنند. مایکل لدین چهره برجسته جریان نو محافظه کاری در آمریکا اداره این کنفرانس را بر عهده داشته است. (عسگری،1384)

آمریکایی ها در سالهای اخیر برای تقویت گرایشات قومی و ایجاد تحرکات قومی بین اقوام کرد، آذری و عرب ایران، سرمایه گذاریهای قابل توجهی بعمل آورده اند. تحرکات قومی در خوزستان، قضیه قلعه بابک در آذربایجان و تنشهای اخیر در کردستان عمدتاً منشأ خارجی داشته اند. رخدادهای خوزستان، تحریکات قومی در آذربایجان توسط گروههایی در ترکیه و آذربایجان و اقدامات رسانه ای همانند راه اندازی شبکه تلویزیونی (گوناز تی ویGoonaz TV) و امثال آن گامهایی است که در جهت ایجاد بحرانهای قومی در ایران آغاز شده و توسط عوامل خارجی پیگیری می شود.

 

از سوی دیگر مناقشات و چالشهای قومی کشورهای همجوار مانند آذربایجان، ترکیه، کردهای شمال و اعراب جنوب عراق، اقوام و طوایف در افغانستان و پاکستان می تواند در ناپایداری امنیّت مناطق مرزی مؤثر باشد، همچنین دامنه منازعات و چالشهای قومی کشورهای مجاور ممکن است به واسطه پیوندهایی با اقوام داخل کشور این سوی مرزها را نیز متأثر سازد و چالشهایی را که منشأ و حوزه فعالیت آن در خارج از کشور است برای امنیّت و ثبات مناطق مرزی ایجاد نماید. مهاجرت، پناهندگی و تردد های مرزی احزاب و گروههای معارض با حکومت های کشورهای همسایه اثرات نامطلوبی بر روند تأمین و حفظ امنیّت مناطق مرزی و سرمایه گذاریهای اقتصادی و توسعه ای در پی دارد و هزینه های ناخواسته ای را به کشور تحمیل می کند.

 

ج- فرصتهای ناشی از تنوع قومی

 

1- تعدد قومی یا تکثر فرهنگی

یکی از سیاستهای دولت مدرن پهلوی یکسان سازی فرهنگی برای تحقق پروسه ملت سازی در ایران بود.

در این فرایند می بایست هویت ملی ایرانیان بر مبنای اسطوره های پیش از اسلام و مبانی سکولاریستی غربی تجدید بنا می گردید. دین و آموزه های متعالی اسلام کم رنگ و کم رنگتر می شد و خرده فرهنگهای قومی در ماشین فرهنگسازی رژیم پهلوی خرد و در قالب های تعریف شده غربی شکلی نو می یافت.

رضاه شاه پهلوی متأثر از جریان نوسازی و مدرنیته که درهمسایه غربی با پشت سر گذاشتن دین نمود و ظهور یافته بوداندیشه اجرای نسخه ای مشابه را درسرمی پروراند.

پوشش هم شکل و گویش واحد اولین گامهای یکسان سازی فرهنگی بودند که باید ایران بصورت جدی پیگیری می شد.

اجرای آئین های مذهبی و محلی با محدودیت مواجه بود و اقوام و خرده فرهنگهای آنان مورد استهزأ و تحقیر واقع می شدند. این رویه در سیاستهای فرهنگی پهلوی دوم نیز همچنان پیگیری می شد.

برغم تصورات غلط رژیم شاهنشاهی دین و مذهب شیعه نه تنها مایه عقب ماندگی، تشتت و افتراق ملت نبود؛ بلکه تاریخ صفویه، شاهد کارکرد مثبت دین بعنوان عنصر وحدت بخش و ضامن انسجام و اقتدار ایرانیان است.

هویت ملی ایرانیان ترکیبی است از مجموع هویت های دینی، ملی و قومی مردم که اگر تنوع و تکثر فرهنگی و همزیستی هویتهای قومی را در راستای هویت ملی قرار ندهیم ناخود آگاه غنای محتوایی آنرا در معرض تهدید قرار داده ایم.

تنوع و تکثر قومی یا بعبارتی فرهنگی ملت ایران فرصت بزرگی است که فرا روی نظام اسلامی قرار گرفته است و ایران اسلامی با اتکای به این منبع عظیم و سرشار است که قادر به بقای فرهنگ و تمدن اسلامی و ایرانی در برابر جریان جهانی سازی فرهنگی است. از اینرو اتخاذ رهیافتهای مبتنی بر تکثر فرهنگی در سیاستگذاریهای کلان می تواند بهترین و بیشترین بهره را عاید کشور نماید. ودر شکل دهی هویت ملی مؤثر واقع شود.

 

2- تنوع قومی و توسعه حوزه تأثیر ملی

همبودی اقوام ترک، لر، کرد، بلوچ و ترکمن در کنار سایر اقوام اگرچه الزامات خاصی را برای مدیریت جامعه ایرانی در پی داشته اما تنوع قومی در ترکیب جمعیتی ایران فرصتهای جدیدی را نیز فراروی مدیریت کشور قرار داده است.

همانگونه که پیشتر گفته شد؛ زبانه های اقوام ایرانی در ورای مرزهای سیاسی امتداد یافته اند. اگر از این طریق بخش های داخلی از تحولات فرامرزی متأثر می شوند به همین ترتیب تحولات سیاسی، فرهنگی و اقتصادی درون مرزی اقوام نیز می تواند زبانه های قومی آنسوی مرز را متأثر سازد.

بدین ترتیب فرصتی جدید پدید می آید تا مدیریت کلان جامعه با برنامه ریزیهای دقیق علاوه بر مدیریت پویای تحولات در داخل مرزهای سیاسی به توسعه نقش منطقه ای کشور از طریق تأثیرات اقوام بر زبانه های قومی که گاه چند کشور را در بر میگیرد، دست یابد.

این امر حوزه تأثیر سیاست های دولت را تا سطوح منطقه ای توسعه می دهد و قدرت تعامل سیاسی کشور با همسایگان و قدرتهای منطقه ای را بصورت محسوسی افزایش می دهد.

پس از انقلاب اسلامی قدرت الهام بخش نظام اسلامی متبنی بر دین اسلام و ایدئولوژی استعمار ستیز و عدالتخواه آن کشور های مسلمان منطقه را تحت تأثیر قرار داده و ایران را در بین کشور های اسلامی به جایگاه ویژه ای رسانده است.

ایران کوشیده در کشورهای همزبان یا دارای مشترکات قومی و فرهنگی نقش فعالی ایفاء نماید. کردستان عراق همواره از حمایتهای انسان دوستانه ایران در تقابل با رژیم استبدادی بعث برخوردار بوده است. ملت ایران با پذیرش پناهند گان افغانی آنان را در برابرسلطه شوروی سابق وکسب استقلال یاری رسانده و امروز کمک های بیدریغ ایران به مردم مسلمان عراق برای رسیدن به آرامش و بازسازی کشور پس از ویرانی هایی که اشغالگران بر جای گذاشته اند همچنان ادامه دارد.

میانجیگری های ایران درجنگ قره باغ ما بین دو کشورهمسایه نیز مؤثربوده است. ایران اسلامی می تواند با تلقی فرصت ازتنوع قومی خود و تدوین استراژی تعامل پویا با اقوام مشابه در کشورهای همجوار به توسعه روز افزون نقش منطقه ای خود بیاندیشد و از این ره آورد سطح تعاملات خود با قدرتهای فرا منطقه ای را ارتقاء دهد.

 

3- تنوع قومی عامل توزیع فضایی جمعیت

فضای جغرافیایی کشور بگونه ای است که تفاوتهای اقلیمی و اقتصادی بسیاری در بین مناطق مختلف وجود دارد. بخشی از نابرابریهای اجتماعی و اقتصادی و فرهنگی نیز معلول ویژگیهای جغرافیایی مناطقی است که از مواهب طبیعی کم بهره اند.

در این شرایط تنوع قومی و علایق ویژه اقوام به زادگاه و تاریخ و فرهنگ بومی و محلی آنان زندگی دشوار در مناطق گرم و خشک و کم باران یا کوهستانی، سرد و صعب العبور را برای ساکنین این مناطق قابل تحمل می کند.

شاید از این نظر تنوع و تعدد قومی موهبتی است که به توزیع فضایی جمیعت در پهنه سرزمین منجر گردیده و پاره ای دیگر از نیازهای کشور از جمله امکان بهره وری از مناطقی که شرایط زندگی دشوار است را فراهم و حتی دفاع سرزمینی از این مناطق را امکان پذیر می سازد با وجود این دولت مؤظف است در برابر مزیتهای جغرافیایی سایر مناطق امکانات اولیه اشتغال، رفاه و بهداشت و آموزش را برای جمیعت ساکن در این مناطق فراهم آورد.

 

4- تنوع قومی عامل رقابت بین اقوام

این مزیت نیز یکی دیگراز فرصتهایی است که تنوع قومی بهمراه دارد و در صورت برنامه ریزی، انگیزشهای بسیاری رابرای توسعه مناطق فراهم می آورد و نشاط اقتصادی و عمرانی لازم را در مردم و مسئولان ایجاد می کند و از تبعیض و بی عدالتی هایی فضایی پیشگیری نمود توسعه متوازن را تضمین می کند.

 

5- قومیتهای فرامرزی و قابلیت تعاملات اقتصادی

علایق مشترک قومیتهایی که در دو سوی مرزهای سیاسی قرار دارند زمینه های بسیار مطلوبی را برای تعاملات فرهنگی واقتصادی فراهم می آورد.

بخش عمده ای از تعاملات اقتصادی بین کشورهای همسایه می تواند از طریق مبادلات مرزی و توسط تعاونیهای مرزنشین انجام شود تا علاوه بر تحقق سیاستهای اقتصادی موجبات شکوفایی اقتصادی مناطق محروم و حاشیه ای کشور را نیز فراهم آورد.