قومیت و تعدد فرهنگی و تعدد گرایی فرهنگی و اثرات آن بر صنایع فرهنگی  (قسمت اول)

جناب آقای علیرضا مومنی 

تهیه و تنظیم    :

مریم سودمی 

صغری شاه غلانی 

تابستان1392 

دانلود PDF

 

چکیده:

ایران جزء کشور هایی است که از اقوام گوناگون در ترکیب جمعیتی خود برخوردار است.

هویت ملی، وحدت ملی، همگرایی و واگرایی بین اقوام از موضوعات مهمی هستند که حکومتها در کشورهای پلی اتنیک یا کثیرالاقوام با آن مواجه اند.

تعدد و تنوع قومی چالشهایی را در قالب تهدید یا فرصت برای حکومت مرکزی به ارمغان می آورد که متناسب با مبانی تئوریک و نظری حکومت یا ایدئولوژی غالب با آن مواجه می شود.

اگر تنوع قومی تهدیداتی همچون واگرایی، تجزیه طلبی یا خودمختاری خواهی را می تواند بهمراه داشته باشد فرصتهای جدیدی را نیز ایجاد می کند که با شناخت و مدیریت آنها می توان تهدیدات را به فرصت بدل نمود.


یکی از فرصتهایی که تنوع قومی می تواند ایجاد کند امکان توسعه نقش منطقه ای دولتهاست بویژه زمانی که زبانه های قومی، کشورهای همجوار و شاید چند کشور را در بربگیرد.

دراین نوشتار سعی بر آن است تا چالشهای ناشی از تنوع قومی و فرصتها و تهدیدات احتمالی متأثر از آن بررسی گردد.

درآمدی بر یک موضوع مهم که می بایست در معرض توجه و تأمل ارباب اندیشه قرار گیرد تا زوایای مختلف آن مورد مطالعه واقع شود.

کلید واژه ها: تنوع قومی، زبانه های فرامرزی اقوام، ناسیونالیسم، تهدیدات، فرصتها، Ethnography

مقدمه

ایران اسلامی از جمله کشور هایی است که از تنوع قومی در ساختار جمعیتی خود برخوردارند. با این تفاوت که در اغلب کشور های پلی ژنیک همانند کانادا، آمریکا، و کشورهای اروپایی، همبودی قومی محصول مهاجرت اقوام مختلف به این کشورها است ولی ایران جزء معدود کشورهایی است که اقوام مختلف همگی بومی این سرزمین اند و ذاتا به ایران و سرزمین خود دلبستگی و تعلق خاطر دارند.

یکی از موضوعات مهم و مسئله ساز در منطقه خاورمیانه عدم انطباق مرزهای سیاسی با مرزهای قومی و فرهنگی است. مرزهای سیاسی کشورمان نیز بگونه ای است که اقوام ترک، کرد، عرب، بلوچ و ترکمن در دو سوی آن واقع شده اند. و برخی از این اقوام در دو، سه و حتی چهار کشور گسترش یافته اند.

امتداد گسترش مرزهای قومی فراتر از مرزهای سیاسی همواره زمینه هایی را برای تأثیر و تأثر متقابل این اقوام از تحولات فرامرزی فراهم ساخته و گاها قدرتهای بزرگ و فرامنطقه ای بدینوسیله امنیت کشورها را نیز به مخاطره انداخته اند.

بررسی چالشهای قومی یکصد ساله اخیر بیانگر این واقعیت است که کشورهایی چون روسیه، انگلیس، و آمریکا در ورای منازعات قومی در صدد تضعیف حکومت های مرکزی ووابستگی بیش از پیش آنها به خود بوده اند.

حکومت و مدیریت بر ملتهای پلی ژنیک هر چند ویژگی و توانمندی خاصی می طلبد اما به موضوع گوناگونی قومی نمی بایست همواره به دیده تهدید نگاه کرد بلکه تنوع قومی و تکثر فرهنگی فرصت های فراوانی را نیز فرا روی حکومت ها قرار می دهد که در صورت شناخت و برنامه ریزی برای آن کارایی و اقتدار حکومت ها را افزایش می دهد و حوزه تأثیر آن را نیز از مرزهای سیاسی فراتر می برد.

از این رو شایسته است با اتخاذ تدابیر لازم برای کاهش مخاطرات و تهدبدات ناشی از تنوع قومی در کشور؛ با دیدی جامع، هویت پلی ژنیک کشور را به عنوان فرصتی مغتنم در نظر گرفت.

این نوشتار در پی بررسی اجمالی تهدیدات محتمل و فرصت هایی است که تنوع و تعدد قومی برای نظام فرا هم می آورد. باشد که نگاه همه جانبه به موضوع قومیت ها به تدوین استراتژی های توسعه اقتصادی، فرهنگی و سیاسی کارآمد منجر گردد.

 

الف- تعاریف و مفاهیم

قومیّت

اصطلاح قومیّت به گروهی اشاره دارد که با ویژگیهای بنیادی از قبیل زبان، آداب و رسوم و میراث تاریخی، از سایر گروههای اجتماعی که دارای پیوستگی و همبستگی نژادی هستند، متمایزند.

«ویکتور کوزلف» قوم شناس شهیر می گوید: «قوم یا همبودی قومی، یک سازمان اجتماعی شکل یافته ای است که در پهنه سرزمین معین قرار دارد و مردمی را که در طول تاریخ با هم پیوندهای اقتصادی، فرهنگی، خویشاوندی و ... برقرار کرده اند، تحت پوشش قرار می دهد.» (دژم خوی،1380)

قومیّت هم دارای مؤلفه های ذهنی(Subjective) و هم عینی(Objective) است که عبارتند از: علاقه و آگاهی ذهنی از هویت، تعلق، منافع مشترک و علائق مشترک و اشتراکات عینی فرهنگی در زبان، پیشینه تاریخی، دین و سرزمین مشترک(Milton Esman)

الکساندر، قومیّت را اینگونه تعریف می کند: «ویژگیهای اولیه واقعی یا تصویری که باعث پیوند یافتن گروهی از افراد به دلیل وجود نژاد، مذهب و ریشه ملّی(National orgin) مشترک، به اضافه زبان و یا خصوصیات فرهنگی مشترک دیگر می گردد که ناشی از سرزمین آبا اجدادی مشترک می باشد

به عقیده گرینورد «قومیّت بخشی از فرهنگ، گروهی افراد می باشد که بیانگر منشا و ویژگی های آن گروه است. بنابراین باعث تفکیک آن گروه از سایر گروه های موجود در واحد های سیاسی بزرگ می شود»(Greenwood)

برخی شاخصهای«خود آگاهی قومی» «زبان مادری» «سرزمین نیاکانی» یا زادگاه و «ویژگیهای روانی- فرهنگی» و «شیوه زیستن» می دانند.(رمضان زاده،1376)

 

ساختار قومی و توزیع فضایی جمعیت در ایران

ایران به جهت قرار گرفتن در گذرگاه مهاجرتهای تاریخی ترکیب قومیّتهای مختلف در بافت جمعیتی خود مواجه است که به تناسب پیشینه تاریخی و تحولات سیاسی و اجتماعی در گستره سرزمین توزیع و مستقر شده اند مهاجرتهای تاریخی بین سه قاره آفریقا، اروپا و آسیا به سکونت اقوام مختلف و در هم آمیختگی نژادی و پیدایش اقوام Polygenis انجامیده است.

موفعیت جغرافیایی ایران و یورش اقوام کوچ نشین با زبان ها و ادیان مختلف در طول سه هزارسال گذشته، منجر به استقرار سه خانواده زبانی آریایی، سامی(عربی،عبری،آسوری) و اورال آلتای(ترکی ،مغولی) و نیز ادیانی چون زرتشتی، یهودی، مسیحی و اسلام در ایران شده است.

فردریک هوسه(Fredric Houssay) با توقف 18 ماهه در ایران بر اساس اندازه گیریهای آنتروپومتری Anthropometry اقوام ایرانی را در شش گروه نژادی بشرح زیر قرار داده است:

1- گروه آریایی

2- گروه مغولی

3- گروه آریا مغولی

4- گروه سامی ها

5- گروه مغولی و سامی

6- گروه آریایی و سیاهپوست