جهانی شدن و فرهنگ    

استاد نصرتی

ایمیل استاد: torang1392@gmail.com

دانلود فایل PDF جزوه

با تشکر از خانم صیادی

دنلود فایل PDF سوالات (1)

با تشکر از خانم قاسم زاده

دانلود فایل PDF سوالات (2)

با تشکر از خانم ذوالقدر

دانلود فایل PDF سوالات (ادغام)

با تشکر از خودم

مؤدب

 

 

جهانی شدن یک ضرورت است . دنیای امروز ، دنیای ارتباطات است و ما ناگزیر به داشتن ارتباطات جهانی هستیم . این ارتباطات مستلزم قواعد و چهارچوب های فکری می باشد ، این قواعد و چهارچوب های فکری که از احساسات وعواطف نیزتاثیر می پذیرد همان حوزه فرهنگ و هنر می باشد ، بنابراین جهانی شدن در حوزه فرهنگ صرف نظر از دیدگاههای مختلف یک الزام و یک ضرورت است .

 

تعریف مدیریت

مدیر می گردد به مهره ای ضربه بزند که بیشترین تاثیر را داشته باشد یا بین انتخابها بهترین را انتخاب کند . مهم ترین عنصر مدیریت تصمیم گیری صحیح است .  

 

نکته اول : محدودیت منابع

نکته دوم: یک سلسله انتخابه ( گزینه ها ) داریم که خیلی مهم است . مدیریت استراتژیک موضوع انتخاب گزینه ها است . یعنی مدیر یک انتخابهایی جلوی خودش دارد ولی نمی تواند همه را انتخاب کند و باید یکی را که بهتر از بقیه است را انتخاب کند.

مدیر به 3سوال پاسخ میدهد :

                       1-در چه زمانی؟

تصمیم گیری      2-به چه شکلی یا چگونه

                       3-چه تصمیمی

سطوح فرهنگ

1-فرهنگ فردی             

2-فرهنگ خانوادگی

3-فرهنگ های بومی ( قومی / محلی ) (محدوده جغرافیایی)         

4-فرهنگ ملی

5-فرهنگ بین المللی

فرهنگ جهانی یعنی اشتراکات فرهنگی نه تمایزات فرهنگی .

اشتراکات فرهنگی باید بر مبنای فرهنگ غرب باشد . فرهنگ یعنی سبک زندگی ولی به نظر غربی ها می گویند : اگر ما پیشرفت می کنیم به خاطر سبک زندگی مان است و شما هم مثل ما بشوید یعنی آداب و رسوم فردی ، خانوادگی ، قومی ، ملی کنار برود ولی در سطح بین الملل یعنی همه باید جاهایی که با هم در ارتباط هستیم از یک فرهنگ بین الملل تبعیت کنیم که همان فرهنگ غر باست .

 

 

تفاوت فرهنگ فرد گرایانه و جمع گرایانه

یکی از چالش های جهانی شدن :

1-دیدگاه فرد گرایانه                                              2-دیدگاه جمع گرایانه

تفکر غربی بیشتر فرد گرایانه است و اصالت به فرد می دهد تا به جمع .

 

 

تفاوت :

 تمایلات و علایق و نیازهای من اگر به نفع جمع نباشد = فرد گرایانه

منافع جمع اولویت دارد به منافع فرد = جمع گرایانه

 

جلسه سوم :

علل و سیر جهانی شدن و نقش فرهنگ در نظام جهانگیر

 

ارزشها : اندیشه هایی هستند که رفتارهای ما با توجه به آنها شکل می گیرد .

هنجارها : رفتارهایی هستند که با توجه به ارزشها انجام می شود .

در حوزه جهانی شدن 2 دیدگاه وجود دارد :

1-جهانی شدن :

اینکه جهانی شدن یک روند طبیعی و عادی و مستمر است که بیش تر از طریق رسانه ها صورت می گیرد و شروع آن از جنبه های اقتصادی بوده ومورد پذیرش همگان است .

2-جهانی سازی یا جهان گرایی :

این بخش چون از طرف فرهنگ غرب بوده و هدفمان نفوذ فرهنگ خود و غلبه و تسلط بر سایر فرهنگ ها می باشد ، بر اساس نظریه مک لوهان شکل گرفته است .

3-دیدگاه مستقل ( نگاه اسلام به جهانی شدن) :

اسلام موافق جهانی شدن است به طوری که بر اساس آیات الهی مستضعفین وارثین جهان خواهند شد ، همان گونه کهپیامبر اسلام سفرای سایر کشورها را به حضور می پذیرفت و خود برای تبادل فرهنگی به کشورهای دیگر سفیر می فرستاد و علاوه بر آن ما مسلمانان معتقد به ظهور عدالت گستر جهان هستیم ، بنابراین پیشرفت های علم از این زاویه با اعتقادات ما مغایرت ندارند .

 

انقلاب صنعتی     انقلاب کیفیت               انقلاب مشتری                انقلاب ارتباطات یا اطلاعات

هدف انقلاب صنعتی تقسیم کار بوده که نتیجه آن تولید انبوه و تولید صنعتی شدن بود .

 

 

 

 

نحوه پذیرش فرهنگ ها

 

4 گروه وجود دارد :

1-گروه های بسته : این گروهها انعطاف ناپذیرند ، متعصب و خشک هستند نسبت به سایر فرهنگ ها مثل فرهنگ روستای اقوام ، قومیت ها ، فرهنگشان بسته است .

2-گروه های باز : که سایر فرهنگها را به آسانی و بدون مقاومت و حتی با استقبال می پذیرند . مثل کشورهای آسای جنوب شرقی

3-گروه های مهاجم : گروهی که فرهنگشان فرهنگ تهاجمی است . این ها نه تنها فرهنگی را نمی پذیرند بلکه فرهنگشان را تحمیل می کنند . مثل مغول که به ایران حمله کرد . ایران طی 100 سال تاثیر گذاشتند بر روی مغول ها.

4-گروه های مهاجر : این گروه الزاما فرهنگ کشوری را که به آن جا رفتند باید بپذیرند وخودشان را تطبیق بدهند مثل : مهاجرین که به کشورهای دیگر رفتند و فرهنگ آنها را بپذیرند .

5-گروه های بینابین : نه کامل تسلیممی شوند و نه کامل رد می کنند و از بقیه گروها منطقی تر برخورد می کنند . برجستگی ها و نکات مثبت را می پذیرند .

ایده جهانی شدن به عنوان یک هدف مقدس درادیان الهی قابل جستجو است . از ابراهیم خلیل ، موسی کریم ، عیسی مسیح و محمد امین می توانیم به عنوان نخستین منادیان جهانی شدن نام برد . واژه جهانی شدن برای نخستین بار اوایل دهه 60 میلادی وارد ادبیات روابط  بین الملل شد و به عنوان جریانی قوی در عرصه جهانی موضوعیت یافت . با پیشرفت های تکنولوژیک در عرصه ارتباطات جهان به صورت دهکده کوچکی نمود پیدا کرد و یا بازسازی شد که اطلاعات دیجیتال به مانند شریان های حیاتی آن محسوب می شوند . رابرت سون در سال 1992 نوشت : جهانی شدن یا سیاره ای شدن جهان هم بر تراکم جهان و هم به افزایش آگاهی درباره جهان می انجامد . مک گروب نوشت : جهانی شدن بر فرآیندی اطلاق می شود که از طریق آن حوادث ، تصمیمات و فعالیت های یک بخش از جهان می تواند نتایج مهمی برای افراد و جوامع در بخشهای بسیار دور کره زمین در بر داشته باشد . برخی از نظریه پردازان جهانی شدن را فرآیند تاریخی غربی سازی جهان می دانند .

فوکویاما متخصص و محقق روابط بین الملل جهانی شدن را فراگیر شدن الگوی پیروز لیبرال دموکراسی پس از جنگ سرد می داند و از آن به عنوان پایان تاریخ یاد می کند . می توان جهانی شدن را مبتنی بر تحولات درونی نظام سرمایه داری در فرآیندی تاریخی دانست . بر اساس این تعریف بر جهانی شدن به معنای خاص کلمه شناخت کلی از نظام سرمایه داری و حلقه های تکوینی آن در بستری تاریخی دانست .

استقلال = مستقل          رابطه استقلال با جهانی شدن

 

عوامل موثر در پیدایش مفهوم جهانی شدن در عصر حاضر

 

1-نظام سرمایه داری و تکوین آن در طول تاریخ

2-پایان جنگ سرد

3-پیدایش و رشد سریع تکنولوژی اطلاعات

یکی از اصلی ترین موانع جهانی شدن تقابل آن با آرمان استقلال طلبانه است .

 ابعاد مستقل بودن ( استقلال ملت ها )

1-بعد سیاسی

2-بعد اقتصادی ( فنی )

3-بعد فرهنگی

4-بعد نظامی

5-بعد علمی

 

رابطه استقلال با جهانی شدن :

کشورهایی که دوست دارند مستق باشند با جهانی شدن مشکل دارند زیرا جهانی شدن استقلال را زیر سوال می برد .

قدرت نرم جایگزین قدرت سخت است . قدرت نرم شامل :

1-قدرت رسانه ای                                                         2-روابط بین الملل

3-تکنولوژی اطلاعات ارتباطات                                         4-فرهنگ

•           از نظر سیاسی مستقل بودن مانعی برای جهانی شدن است .

•           اولین بار جهانی شدن در بعد اقتصادی مطرح شد .

 

جهانی شدن و اقتصاد

             مولفه های  

بازار : مصرف + منابع * بازارهای جهانی         اقتصادی

سرمایه : سرمایه جهانی ( توسعه سرمایه در کشورهای غربی )            مهم  

تولید : تولید جهانی ( استفاده از نیروی کار ارزان و انرژی ارزان )

مصرف : مصرف جهانی (شناسایی بازارهای مصرفی جدید و توسعه مصرف یا مصرف گرایی )

با استفاده از تبلیغات تجاری که به صورت غیر مستقیم ترویج فرهنگ مصرف گرایی را می نماید .

فرهنگ های جهانی : فرهنگهای ملی ( بومی )

تجدد در فرهنگ ، پسا گرایی فرهنگی

 

 

 

تجدد در فرهنگ    تجدد گرایی فرهنگی         سنت : سبک زندگی قبل از صنعت جهانی .

                                                                مدرنیته :از انقلاب صنعتی آغاز شده ، کیفیت ،مشتری 

                                   مداری و ارتباطات تا الان    

                            مقتضیات زمان             سنت گراها

 

سنت : سبک زندگی قبل از مدرن شدن زمان

مدرنیته :  انقلاب صنعتی ، انقلاب کیفیت ، انقلاب مشتری مداری ، انقلاب ارتباطات

مقتضیات زمان :  عده ای بهصورت انفعالی تغییر کردند به این معنا که به لحاظ فکری و فرهنگی خودمان را تغییر دهیم وموضوع تجدد گرایی پیش آمد و این پیشرفت ها از غرب آغاز شد و رهبری آن در غرب اتفاق افتاد و از آن جا به تدریج به بقیه کشورها منتقل شده است .

فرهنگ های جهانی

منظور آن دسته از افکار و ارزش ها و فرهنگهایی است که بخش عمده ای از جهان پایبند آن هستند . مثال : فرهنگ سرمایه داری در فرهنگ کشورهای آسیایی نیز حضور دارد یعنی مرزهای سیاسی در آن مطرح نیست و در دل خودشان فرهنگ های ملی و نیز بومی دارند .

 

تجدد گرایی

وقتی ما وارد دنیای مدرن شدیم این فرهنگ ها جهانی رو به نابودی کشیده  شده است و فضایی که فرهنگ جامعه داشت پر شد و زندگی مادی و سرمایه داری در اولویت بشری قرار گرفت .

 

پسا گرایی فرهنگی

 

فرهنگها سعی می کردند خودشان را جهانی کنند و اهمیت آن از طریق ابزار صنعتی و مدیریتی را بدست آورند .

 

ملی گرایی ، قومیت و نظام جهانی شدن

 

ملی گرایی در معنای عام به تعبیر خاص با هم تفاوت دارد . در معنای عام ملی گرایی به منور تقویت ملت ها و با اتحاد اقوام در یک جغرافیای مشترک مورد نظر است ومطلوب می باشد . اهداف مشترک ، فرهنگ های برجسته و مشترک ، پویایی و تکامل ، 3 مولفه تاثیر گذار در این خصوص می باشند . اما در معنای خاص واژه ناسیونالیسم تاکید بر یک ویژگی مشترک مانند زبان دارد که در مقایسه با تعریف عام نه تنها موجب تقویت دولت ها نمی شود بلکه باعث قوم گرایی و تضعیف دولت – ملت نیز می گردد . اقوام که دارای ویژگی های مختص خود می باشند می توانند در کنار هم و با تاکید بر ویژگی های مشترک با اقوام دیگر به عنوان نمونه : دین مشترک در کنار هم زندگی کنند و در مقابل با آثار منفی جهانی شدن آسیب نبینند که یکی از این آثاتر منفی در این رابطه حذف خرده فرهنگ ها ، حذف باورها و حذف اعتقادات است و جایگزین کردن سایر عناصر فرهنگی مانند زبان می باشد .

 

نظام جهانی شدن از 3 جنبه قابل توجه است :

 

1-اینکه یک قوم فرهنگ خود را به عنوان فرهنگ جهانی معرفی کند و انتظار داشته باشد سایر اقوام خود را با فرهنگ آن قوم تطبیق دهند که قاعدتا در بین ملت ها از این روش استقبالی نخواهد شد .

2-از جنبه دیگر می توان ویژگی هایی را از اقوام مختلف که وجوه مشترک آنها نیز می باشند انتخاب نمود و به عنوان برجستگی های فرهنگی و نقاط مشترک فرهنگ ها به عنوان فرهنگ جهانی معرفی نمود .

3-از جنبه سوم نیز می توان مجموعه ای از فرهنگ ها که لزوما مشترکات نیستند را در کنار هم قرار داد و آن را به عنوان فرهنگ جهانی معرفی نمود .

از دیدگاه اسلام فرهنگ جهانی ، فرهنگ الهی است که خداوند متعال اطز طریق پیامبران و کتاب های آسمانی مولفه های آنها را مشخص کرده و به عنوان نیازهای واقعی و مشترک انسانها برای یک زندگی سعادتمند در دنیا در اختیار ما قرار داده است .

 

نظریه دیوید هلد :

 

نظام تک قطبی و زوال دولت ملت و تشکیل دولتی جهانی میتنی بر ارزش های لیبرال دیوید هلد تحلیل خود را از سطح روابط میان جامعه ای شروع کرده تا تضعیف و نابودی دولت – ملت پیش می رود و سرانجام به استقرار نظام یا حکومتی جهانی به جای دولت های ملی می رسد . این مراحل را هلد در 6 بخش به شرح زیر بیان می کند :

1-افزایش روابط اقتصادی و فرهنگی موجب کاهش قدرت و کارایی حکومت ها در سطح دولت – ملت می شود . حکومت ها دیگر کنترلی بر نفوذ ایده ها از آن سوی مرزهای خود را ندارند و از این روی ابزارهای سیاست داخلی شان کارایی خود را از دست می دهد .

2-قدرت دولت ها باز هم کاهش می یابد زیرا فرایندهای فرا ملی هم از لحاظ وسعت و هم از لحاظ تعداد افزایش می یابند مانند شرکت های فرا ملیتی . ( هولدینگ )

3-حوزه های سنتی مسئولیت های دولت مانند : دفاع ، ارتباطات و مدیریت اقتصادی باید متناسب با اصول بین المللی یا میان حکومتی هماهنگ شود .

4-دولت ها ناگزیرند که حاکمیت خود را در قالب واحدهای سیاسی بزرگتر مثل : جامعه اروپا ، آ س آ ، یا پیمان های چند جانبه ای مانند ناتو ، اپک یا سازمان های بین المللی مانند : سازمان ملل متحد و سازمان تجارت جهانی و صندوق بین المللی پول محدود کنند .

5-نظام حاکمیت جهانی با شیوه های سیاست گذاری و مدیریت ویژه اش که باعث کاهش قدرت دولت می شود در حال ظهور است .

6-این نظام پایه و اساسی را برای ظهور دولت فرا ملی با قدرت مسلط نظامی و قانون گذاری فراهم می آورد .

نقد :

یک ایراد اساسی نظریات هلد در نوع نگرش او نسبت به پدیده های جهانی شدن بروز می یابد . نظام بین المللی آن گونه که هلد حکم می کند به سوی تک قطبی شدن و نابودی دولت – ملت ها حرکت نمی کند ، بلکه تکثر گرایی جهانی شدن نظام بین المللی را به طرف نظامی چند قطبی سوق می دهد که البته روابط تجاری ویژه ای بر آن نظام حاکم است . به عنوان مثال پیشرفت های تکنولوژیک موجب وحدت جهان می شود یا خیر ؟ این وحدت آیا سوری است و ناشی از کوتاهی فاصله انسان ها در عصر حاضر می باشد ؟ این امر به خودی خود نه تنها وحدت ساز نیست بلکه در مواردی موجب شکاف های دیجیتالی می گردد .

 

جهانی شدن رسانه ها ( امپریالیسم فرهنگی یا دهکده جهانی )

 

جهانی شدن رسانه ها :

1-افزایش اطلاعات            ارتباطات بدون مرز و تجارت جهانی

2-ایده لیبرال دموکراتیک ( شهروند مداری )

3-امپریالیسم فرهنگی ( سلطه فرهنگی )                  آثار منفی

4-امپریالیسم فرهنگی نیست ( تنوع و تکثر فرهنگی )              آثار مثبت

5-سنت ستیزی ( در مقابل جهل و خرافه پرستی )

منظور از رسانه ها ، رسانه های جدید است .           مخاطب

رسانه وسیله ای برای اینکه محتوایی به مخاطب منتقل شود .

ولی در این مورد رسانه های جدید مانند اینترنت ، ماهواره و ... است .

تکیه گاه جهانی شدن رسانه است .           رسانه    محتوا

رسانه در حوزه رفتار و محتوا در حوزه فکر است .

 

جهانی شدن ، وحدت یا کثرت فرهنگی

 

جهانی شدن 2 نسبت عمده با فرهنگ ملی دارد :

1-نخست با تشدید تکثرگرایی درونی فرهنگ ملی را در آستانه تجزیه قرار می دهد .

گسترش قومیت گرایی به ویژه در کشورهای چند نژادی نقطه شروع تجزیه فرهنگ ملی است و این امر باعث به چالش کشیده شدن مشروعیت سیاسی نهاد دولت می شود .

2-جهانی شدن به سوی حاکمیت فرهنگ جهان شمول حرکت کرده ، راه را برای ادغام فرهنگ های ملی ذیل فرهنگی جهان شمول آغاز می سازد و به این ترتیب ابتدا با تکثر گرایی در درون فرهنگ های ملی و سپس با حرکت به سوی وحدت فرهنگی فرآیند جهانی شدن را ایجاد می کند .

می توان گفت : جهان شمولی فرهنگی به معنای نابودی مطلق سایر فرهنگ ها نیست ، بلکه تاثیر گذاری بر فرهنگ ملی و انحراف از هنجارهای ارزشی آن است . اصل اساسی برای تحقق جهان شمولی یک فرهنگ وجود عدم قطعیت ( نسبیت ) در باورهای فرهنگی سایرین است که در فلسفه جهانی شدن نهفته است . به نوعی نوگرایی فرهنگ از طریق تکثر و وحدت است .

 

 

واقع گرایی در مقابل نهضت جهانی شدن                     بازی گر اصلی / با تغییر مفاهیم در تعاریف جدید

                        دولت :     از دولتها در مسیر توسعه تحقق نمی یابد .

 

تشکیل دولت متمرکز جهانی : ایده آرمان گراها          حذف دولتها ، دولت یکپارچه جهانی از طریق

            رسانه ها و ارتباطات جهانی

 

سه ویژگی تفکر غرب

 

1-اصالت فرد (حوزه فرهنگ و اخلاق )

2-اصالت سرمایه ( حوزه اقتصاد )

3-اصالت به اکثریت افراد ( حوزه سیاست )

 

2 معیار در حقوق افراد

 

1-تعارض با افراد یا مبانی تعیین یا تعریف شده توسط انسانها

2-تعارض با اکثریت اجتماع که به قانون تبدیل می شود .

اسلام : حق                متعلق به خداوند است                         تفویض به انسان

 

حفظ قدرت : آرمان گراها از طریق نگاه سخت

حفظ قدرت : واقع گراها از طریق نگاه نرم

 

واقع گرایی در مقابل نهضت جهانی شدن

نظریه واقع گرایی و امنیت فرهنگی جهان

 

رویکرد جهانی شدن از 3 دیدگاه قابل توصیف است :

1-از دیدگاه مکتب لیبرال  اساس جهانی شدن بر آزادی فردی ، اصالت به سرمایه و قدرت برای قدرت تعریف می شود .

نظریه پردازان آرمان گرا با چنین مبانی معتقدند که می بایست در نظان جهانی به سمت تمرکز در دولت جهانی حکومت کرد و آرمان گرایان تحقق دولت یکپارچه جهانی را از طریق توسعه ارتباطات و رسانه ها دنبال می کنند . در مقابل واقع گرایی معتقد است ، دولت ها در فرآیند جهانی شدن روابطشان محدود نخواهد شد بلکه همانند روابط بین ملت ها ، دولت ها نیز روابطشان گسترش می یابد و با توجه به تعاریف جدیدی که از دولت ها شکل گرفته است همچنان شاهد توسعه قدرت های محلی در قالب دولت های محلی خواهیم بود .

2-در نگاه دوم که همان واقع گرایان هستند مفهوم جهانی شدن به حذف دولت ها منجر نمی گردد و همچنان بازیگر اصلی جهان دولت های محلی می باشند که با هدف توسعه فرهنگی ، اقتصادی و سیاسی به حفظ نظام فرهنگی ، نظام اقتصادی و نظام سیاسی می پردازند . این امر از طریق بالا بردن آگاهی های مردم در حوامع تحت نفوذ دولت ها به وجود می آید .

3-رویکرد سوم ، رویکرد سیستم جهانی جدید است که این نظریه معتقد است مهم ترین عامل جهانی شدن ارتقاء تحصیلات و آگاهی بخشی به مردم است . بر اساس این نظریه مصرف گرایی و تولید گرایی مبتنی بر ارتقاء آگاهی افراد از طریق رسانه های مدرن و اشاعه فرهنگی نو به دورترین نقاط هر کشور به ویژه کشورهای جهان سوم صورت می پذیرد و صرفا یک استقلال نسبی برای کشورهای جهان سوم باقی می ماند .

نکته :

1- تغییر در هویت جوامع که از پیامدهای جهانی شدن است موجب بروز اختلاف نظرهای فرهنگی شدید و نهایتا تعارض می گردد .

2-تغییرات گسترده اجتماعی موجب بروز اختلافات فرهنگی شدید و نهایتا تعارض فرهنگی می شود .

3-به دلیل توسعه جوامع مجازی یا الکترونیکی که از پیامدهای جهانی شدناست و در پی آن تضعیف دولت ها و ملت ها این اختلافات فرهنگی تشدید می شود و زمینه تعارضات فرهنگی را فراهم می کند .

 

  ?          کدام یک از واژه های زیر متناسب با جهانی شدن فرهنگی می باشد؟

?          تمدن = نقش دارد

          کاهش نقش دولت = نقش ندارد

         برتری سرمایه  = نقش ندارد (در جهانی شدن اقتصاد نقش دارد )

?          واگرایی فرهنگی = نقش دارد

?          رسانه ها = نقش دارد

الگوی مصرف = نقش ندارد   ( مولفه های اقتصادی )

?          فرهنگ مصرف گرایی = نقش دارد

 

نظام جهانی و تحولات فرهنگی در تعارضات مسائل مختلف فرهنگی جامعه جهانی به دنبال یافتن نظامی بر پایه دانش ، امنیت و آرامش است . حامیان نظام سرمایه داری تلاش می کنند در ارتباطات بین المللی خود را مدافع حقوق انسانها قرار داده و تصمیمات ، رفتارهای خود را نیز با کوششی بشر دوستانه به مردم جامعه جهانی معرفی نماید . آن چه که در جامعه جهانی امروز به عنوان منافع مشترک مردم مورد نظر است حاکمیت اندیشه و شایستگی است . این شایستگی ها لزوما شایستگی های اقتصادی یا از جنبه های سیاسی مورد نظر نیست بلکه تفکرات و فرهنگهای مردم با ایدئولوژی های مختلف بر محور نیازهای مشترک جامعه جهانی مورد نظر می باشد . حفظ فرهنگها و اندیشه های فرهنگی در جوامع از نیازها و انتظارات جامعه امروزی به شمار می رود . در نظام نوین جهانی نیز فرهنگ کشورها نقش بسیار مهمی را دارا خواهند بود و رشد فناوری های اطلاعاتی و ارتباطاتی یکی از زیر ساخت های لازم برای این منظور به شمار می رود .

 

 

سوالات امتحانی :

1-تعریف جهانی شدن ( در معنا و مفهوم ) یا تعریفی از جهانی شدن می دهیم و بگویید چرا این می شود جهانی شدن ؟

2- رابطه مفهوم لیبرالیسم با جهانی شدن را توضیح دهید . ( یا ملی گرایی )

3- در مفهوم جهانی شدن فرهنگ چند آیتم در نظر گرفتیم که آیا به جهانی شدن مربوط می شود یا نه ؟

4- تعارضات فرهنگی چند تا موضوع می دهیم مثل تغییر هویتی که آیا در تعارضات فرهنگی تاثیر دارد یا نه ؟

( جاهایی که فرهنگی در مقابل هم قرار می گیرند و نسبت به هم به عنوان مانع قرار می گیرند را تعارضات فرهنگی می گوییم .)

5- تعریفی از خود فرهنگ بنویسید و اجزاء فرهنگ را شامل می شود ؟ با مثال .

6- مکاتبی که در فرآیند جهانی شدن وجود دارند را بنویسید . (آرمان گرا ، واقع گرا )

7- انقلاب هایی که بعد از انقلاب صنعتی اتفاق افتاد . رابطه یکی از این ها که بیشتر به جهانی شدن مطرح است ؟ ( انقلاب صنعتی ، کیفیت ، مشتری مداری ، ارتباطات )

(گسترش ارتباطات و رسانه ها که جزء عوامل جهانی شدن است )

8- رابطه جهانی شدن و فرهنگهای ملی و بومی آیا منجر به از بین رفتن یا تاثیر پذیری آنها می شود ؟ ( مهم )